۱۳۸۷ آبان ۲۵, شنبه

4 سوال شايع خانم‌ها درباره عشق و حسادت
اسخ به 4 سوال شايع خانم‌ها درباره عشق و حسادت حسود هرگز نياسود ...يا عاشق؟ عشق به بهترين وجه مي‌تواند با گرمي محبت و نه با شدت درد اندازه‌گيري شود. ‌ترجمه: فرشاد كسرايي الهه‌ عشق يك نيش دارد كه سم آن مي‌تواند شور عشق را لكه دار كند. آن نيش، گزش كوچك حسادت است كه به‌نظر مي‌رسد حتي شيرين‌ترين عشق‌ها را نيز همراهي مي‌كند. اين نيش اگر خيلي خفيف باشد، حتي مي‌تواند باعث پيشرفت عشق شود و حركت سريع زوجين از امنيت به يك رابطه زناشويي جذاب‌تر شود. اما در هر حال، حسادت اگر از كنترل خارج شود مي‌تواند سلامت روان و سلامت ازدواج شما را به مخاطره بيندازد. كجا و چگونه بايد خط قرمزي بر اين نيش عشق كشيد؟ خودتان را با 4 موقعيت زير مواجه كنيد و اوضاعتان را بسنجيد: )1 من و شوهرم، 20 سال است كه ازدواج كرده‌ايم ولي اگر هنوز به‌نظر برسد كه يكي از ما با شخص ديگري مثلا‌ كمي گرم گرفته است، احساس حسادت و غيرت مي‌كنيم. به‌نظرم احساس خوبي است و تعجب مي‌كنم وقتي زوج‌هايي را مي‌بينم كه مي‌گويند در اين جور مواقع حسود نيستند. البته ممكن است معني آن اين باشد كه به يكديگر اعتماد دارند ولي آيا نمي‌تواند به اين معني هم باشد كه برايشان اهميت ندارد؟ احساس گاهگاهي مالكيت مي‌تواند يادآور اين موضوع باشد كه همسران چقدر به يكديگر اهميت مي‌دهند و همديگر را دوست دارند، ولي در مورد آنهايي‌كه به ندرت حسود مي‌شوند نبايد به سرعت قضاوت كرد. ممكن است فقدان اين احساس به اين معنا باشد كه ازدواج نابود شده و زن و شوهر نسبت به يكديگر بي‌تفاوت شده‌‌‌اند، ولي برخي از زوجين حسادت را آنقدر دردناك و آزار دهنده مي‌يابند كه موانع بسيار قدرتمندي را در برابر آن مي‌سازند. به ياد داشته باشيد كه حسادت نشانه‌اي بر اين است كه شما احساس تهديد مي‌كنيد و نه الزاما عشق. عشق به بهترين وجه مي‌تواند با گرمي محبت و نه با شدت درد اندازه‌گيري شود.تعالي عشق بر اساس محبت و اعتماد است، نه بر اساس حسادت و خود خواهي. )2 شوهرم حلقه ازدواجش را گم كرده است و دوست ندارد حلقه ديگري به‌جاي آن بخرد. وقتي هم كه در مورد آن با او صحبت مي‌كنم،‌ ناراحت مي‌شود و بحث را عوض مي‌كند. اين مورد مرا نگران مي‌كند كه مبادا تغييري در روابط بوجود آمده باشد و اينكه ازدواجمان در خطر باشد. آيا ممكن است مشكلي وجود داشته باشد؟ اين مورد مي‌تواند گول‌زننده باشد. افراد در تضادهاي احساسي، گاهي مشكل خود را بطور ناخودآگاه اعلام مي‌كنند ولي هنگامي كه يك ازدواج در خطر است، اغلب بيش از يك نشانه براي آن وجود دارد. تمركز بر روي حلقه را متوقف كنيد و به دنبال نشانه‌هاي ديگر باشيد؛ نبودن روابط نزديك زناشويي، محبت يا صحبت‌هاي مهر‌آميز، افزايش سكوت، اجتناب از يكديگر و مخالفت. بي‌توجهي شوهر شما نسبت به حلقه ازدواجش مي‌تواند شيوه‌ي وي براي بيان اين موضوع باشد كه موارد ديگري در حال از بين رفتند. شايد منظور شوهرتان اين باشد كه بگويد: < كمك! من راه نزديك شدن به تو را گم كرده‌ام>! حالا كه خوشبختانه اين را فهميده‌ايد، وقت آن است كه به او نزديك‌تر شويد. شايد مشاوره در مورد روابط زناشويي براي شما موثر باشد. )3 من با يك مرد خوش قيافه و موفق ازدواج كرده‌ام كه از ديد بقيه خانم‌ها هم مرد جذابي است و وقتي مي‌بينيم چطور زنان ديگر حتي در حضور من با او راحت صحبت مي‌كنند، ناراحت مي‌شوم. به خودم مي‌گويم نبايد حسادت كنم ولي مي‌دانم كه حسود هستم. آيا اشتباه مي‌كنم؟ آيا اين به معني اين است كه ازدواجم در خطر است؟ يا اينكه حسادت يك خصوصيت سالم و طبيعي است؟ حسادت وقتي به معني اين باشد كه شخصي دارد تلاش مي‌كند تا فردي را كه شما دوست داريد از شما بگيرد، احساس‌ ترسناك و كشنده‌اي است. هر چه بيشتر احساس كنيد كه شخصي مي‌تواند يا مي‌خواهد شوهرتان را از شما بگيرد، بيشتر مستعد به حسادت خواهيد بود و در اين صورت، حسادت وسيله‌اي براي سنجش امنيت كم ازدواج است. ولي برخي از شرايط اجتماعي و آدم‌هاي اطراف مي‌توانند رابطه محكم از دواج را به خطر بيندازند. هر وقت احساس كرديد در چنين شرايطي هستيد، آن وقت است كه حسادت مثل يك سيستم اعلا‌م خطر عمل مي‌كند و به شما مي‌گويد: <مواظب باش>! به نظر مي‌رسد شما و شوهرتان در محيطي زندگي مي‌كنيد كه خيلي امن نيست. احساس خطر شما، احتمالا از تركيبي از خطرات حقيقي اطرافتان و عدم ثبات زندگي زناشويي خودتان ريشه مي‌گيرد. مي‌توانيد براي كاهش اضطرابتان، با شوهرتان صحبت كرده و يك سري قوانين رفتاري جديد بين خودتان وضع كنيد. مثلا مي‌توانيد راه‌هايي پيدا كنيد كه به فردي كه به همسرتان نزديك مي‌شود، نشان دهيد كه بايد حريم خاصي را حفظ كند. مثلا وقتي در يك جمع هستيد و زنان ديگر با او صحبت مي‌كنند، او مي‌تواند از شما دعوت كند تا وارد جمع آنها شويد. او مي‌تواند دست شما را بگيرد و نظرتان را راجع به موردي بپرسد و به اين ترتيب استقرار رابطه زناشويي‌تان را اعلام كند. مطمئن باشيد كه با اين روش، زنان اطراف متوجه پيام شما خواهند شد. )4 شوهرمن براي تجارت اكثر اوقات در حال سفر است. وقتي كه در سفر است، ما هر روز با هم صحبت نمي‌كنيم و وقتي با او حرف نمي‌زنم ،عصبي مي‌شوم. اخيرا كنجكاو شده‌ام و هنگامي كه از سفر برمي‌گردد در وسائل او به‌دنبال نشانه‌هايي مي‌گردم كه در نبود من چه كار مي‌كرده است. من بخاطر اين كارم از خودم خجالت مي‌كشم ولي نمي‌توانم جلوي خودم را بگيرم زيرا نگران هستم. آيا اين رفتارم خيلي بد است؟ خير ولي شما فرد بسيار حسودي هستيد و اين براي هر همسري به قدر كافي عذاب آور است. سوال اين است كه چرا اين حملات دردناك حسادت به شما رو مي‌كنند؟ آيا قبلا نيز اين احساسات را داشته‌ايد؟ بعضي افراد تمام عمرشان را در جنگ با حسادت هستند. آنها وقتي حس مي‌كنند ديگران دوستشان ندارند، احساس خيلي بدي پيدا مي‌كنند. گاهي حتي به دليل اضافه وزنشان، يا به دليل از دست دادن شغل مورد علاقه‌شان يا حتي يك افسردگي ساده، فكر ‌مي‌كنند ديگران به آنها اهميت نمي‌دهند. اگر شما سابقه دوره‌هاي حسادت را داريد، ممكن است حالت كنوني شما توسط برخي از احساسات عميق‌تر شما نسبت به خودتان بوجود آمده باشد و نه احساسات مربوط به زندگي مشتركتان. ولي اگر حسادت شما جديد است، از خودتان بپرسيد كه چرا به يكباره اعتمادتان را از دست داده‌ايد. آيا سفرهاي شوهرتان خيلي تهديد كننده است؟ آيا ممكن است مشكلات زناشويي زمينه‌اي داشته باشيد كه در غياب همسرتان به ذهنتان مي‌آيند؟ آيا نشانه‌هاي خطري وجود دارد كه شما آنها را انكار مي‌كنيد؟ دليل حسادت شما هرچه كه باشد، شما معذب هستيد. بدون اقرار به جستجوهايي كه در وسائل شوهرتان كرده‌ايد، به او بگوييد كه از اين حسادت در رنج و عذاب هستيد، ولي او را به خيانت متهم نكنيد. شما هيچ شواهدي نداريد و متهم كردن رابطه شما را بهتر نخواهد كرد. به‌جاي آن با او در مورد اضطراب‌هايتان صحبت كنيد و از آن به‌عنوان مقدمه‌اي براي صحبت در مورد مسائل زناشويي كه باعث ترس شما مي‌شوند، استفاده كنيد. با كمك يكديگر مي‌توانيد راه‌هايي پيدا كنيد تا مواقعي كه او در سفر است، بيشتر با هم در ارتباط باشيد. شايد ديدن توجه او به احساسات شما همان اطمينان بخشي‌اي باشد كه شما در شب‌هاي تنهايي به آن نياز داريد .

چرا خانم‌ها به روزهای تولد و سالگردها توجه دارند?!

چرا خانم‌ها به روزهای تولد و سالگردها توجه دارند?!

برخلاف باورهای عموی که بیشتر مردم تصور می‌کنند خود و حتی دیگران را مانند کف دستشان می‌شناسند، یکی از موارد اساسی که هر زن و مرد با آن روبه‌رو است، شناخت ”هویت واقعی“ خویشتن است“ چرا که به‌علت پیچیده بودن شخصیت انسان‌‌ها، شناخت ”هویت و شخصیت واقعی“ خویش و اینکه ”کی هستند“ یا ”چی هستند“ بسیار مشکل بوده و به تخصص و دانائی و توانائی فراوانی نیاز دارد. بنابراین، شناخت ”هویت و شخصیت خویشتن“ به‌صورت عدسی، فقط به کمک کارشناسان ماهر، خیره و متخصص امکان‌پذیر است بسیاری از انسان‌ها معیار و ارزش‌های واقعی خود را نمی‌شناسند و نمی‌دانند کسیتند… و نمی‌دانند از زندگی چه می‌خواهند و … نمی‌توانند به موقع تصمیم‌های لازم و قاطع بگیرند. نمی‌توانند خود را در مسیر کامیابی‌ها قرار بدهند… بیشتر افراد در تردیدها، ناامیدی‌ها و نگرانی‌ها رها شده و سرگردان می‌مانند.به‌طور کلی، اگر هویت خود را به‌درستی بشناسیم و بدانیم کیستم و آن وقت همان‌طوری که هستیم، خود را بپذیریم. از کیفیت زندگی بهتری بهره‌مند می‌شویم و زندگی مطبوعی در انتظار ما است.به یقین، هر کسی بارها از خود پرسیده ”من کیستم“، ”هویت من کدام است؟“ تا معیارها و ارزش‌های واقعی خود را نشناسیم و ندانیم چه کسی هستیم و هویت خود را به‌درستی نشناسیم، هرگز قادر نخواهیم بود. درون و ذهن خود را به درستی کشف کنیم و به پرورش و گسترش آن کمک کنیم و زندگی خود را در جهت مثبت تغییر دهیم، هر فردی با تصویر ذهنی و باورهایش شناخته می‌شود، چرا که شخصیت و هویت هر کس، تحت‌تأثیر تصویر ذهنی و باورها شکل گرفته و ساخته می‌شود و هر فردی با توجه به تصویر ذهنی و باورها و اندیشه‌های خود، با رویدادهای بیرونی برخورد می‌کند و احساس‌ها و عملکرد لازم را از خود بروز می‌دهد. حتی اگر تصویر ذهنی و باورهای ما این باشد که فردی لایق، شایسته و موفق هستیم یا فردی بیچاره، بدبخت و ناموفق می‌باشیم، احساس‌ها و عملکردمان در هر موردی، مطابق باورهای‌مان عمل می‌کنند.به‌طور نمونه وقتی باور ما این باشد که سوپ قورباغه چیز بدی است. از خوردن آن خودداری می‌کنیم. بدون توجه به اینکه ممکن است سوپ قورباغه بسیار خوشمزه، جالب و مفید باشد، ولی چون از کودکی به ما گفته‌اند قورباغه موجودی کثیف و چندش‌آور است، باورمان شده است که قورباغه موجود بدی است. بنابراین از دیدن و خوردن آن بدمان می‌آید.باید بدانیم که در این سیاره، هر انسانی یگانه، بی‌همتا و محصربه‌فرد است. هویت این انسان یگانه از طریق عملکردش مورد ارزیابی و داوری قرار می‌گیرد و شناخته می‌شود؛ به این معنی وقتی از کسی رفتار خوب و شایسته‌ای ببینیم و آن رفتار چندین بار تکرار گردد، می‌گوئیم آن شخص، آدم خوبی است. بنابراین از او خوشمان می‌آید و به او اعتماد می‌کنیم. حتی نحوهٔ داوری ما نسبت به خودمان نیز، براساس رفتار و عملکردمان است.یکی از تفاوت‌های مهم بین زنان و مردان، توجه به زمان جریان‌های زندگی و به خاطر سپردن تاریخ‌ها است. به یاد داشتن تاریخ مناسبت‌ها برای زنان همانند به خاطر سپردن موجودی بانکی برای مردان است و از اهمیت فراوانی برخوردار است. برای زنان، داشتن روزهای تولد و سالگردها، اهمیت دارد و با جشن گرفتن آن روزها را گرامی می‌دارند، از نظر بیشتر مردان، توجه به روزهای تولد و سالگردها و برگزاری جشن‌ها، بیشتر کاری کودکانه جلوه می‌کند.زنان از بی‌توجهی مردان به سالگردها در حیرت هستند و مردان از توجه و دقت خانم‌ها به این مراسم، در شگفت می‌باشند! به‌طور کلی درک چرخهٔ زندگی از نظر مردان و زنان متفاوت است. ثبت زمان جریان‌های جاری زندگی به‌صورت خودکار در ذهن صورت می‌گیرد، ولی خانم‌ها آنها را با دقت بیشتری پی‌گیری می‌کنند و در به یادآوری آنها حساسیت بیشتری به خرج می‌دهند. در واقع زنان با به یاد آوردن موضوع‌های مورد بحث، آنها را جشن می‌گیرند و خوشبختی خود را گرامی می‌دارند.▪ به مردان توصیه می‌شود که:هرگز روزهای سالگرد، تولد و ازدواج را فراموش نکنید. در این روزها به همسرتان یادداشت‌های کوتاه و متن‌های عاشقانه همراه با هدیه بدهید که اثر معجزه‌آسائی دارد. آقایان بدانند وقتی زنی به هسمرش می‌گوید برای تهیه هدیه، خودت را به زحمت نینداز، در واقع از ته دل می‌خواهد آن را تهیه کنید! در واقع مفهوم این گفته که به خاطر من به خودت زحمت نده یعنی اینکه به طور دقیق همان کار را باید بکنی!▪ آقایان توجه کنند که:از آنجائی که قدرت سازش در زنان زیاد است، خیلی زود به سختی‌ها عادت می‌کنند. ولی اگر زنی تصور کند قربانی عشق خود شده است دیر یا زود علیه شوهر خود قیام خواهد کرد.▪ آقایان توجه کنند که:خانم‌ها با وجود اینکه به دنبال برابری و آزادی هستن، ولی دوست دارند مورد حمایت (شوهر) قوی و محکم قرار گیرند. به این علت زنان به مردان توانمند احترام می‌گذارند و آنان را مورد تحسین قرار می‌دهند؛ چرا که می‌خواهند به او تکیه کنند. مردان هم از اینکه حامی همسرشان باشند، لذت می‌برند. بنابراین به خانم توصیه می‌شود به‌جای افتخار و تکیه کردن به پدر، برادر، خواهر و … به شوهر خود تکیه و افتخار کنند تا همسر خود را هر چه بیشتر به سوی خویش جذب نمایند.▪ خانم‌ها توجه کنند که:برای مردان پیروزی و غلبه بر مانع‌ها و حل مشکل‌ها و انجام دادن درست کارها بسیار مهم است، به‌عبارت دیگر، برای مردان بسیار اهمیت دارد که کارها را درست و بدون اشتباه انجام دهند، چرا که وقتی اشتباهی کنند به غرور و خودباوری آنان لطمه وارد می‌شود و اعتمادبه‌نفسشان متزلزل می‌گرد و شخصیتشان زیر سؤال می‌‌رود. به این علت مردها از اشتباه کردن متنفر هستند، از اینکه به آنان گفته شود اشتباه می‌کنند، بدشان می‌آید، حتی از اینکه دیگران بفهمند که آنان اشتباه کرده‌اند، خیلی ناراحت می‌شوند. آقایان از اینکه با دیگر مردان مقایسه شوند متنفر هستند. اگر مردی را نصیحت کنید، احساس بی‌لیاقتی می‌کند. مردها کمتر عذرخواهی می‌کنند. چرا که با عذرخواهی، احساس شکست می‌کنند.▪ خانم‌ها توجه کنند که:مردان در مقابل انتقادها و سرزنش‌ها حساس بوده و واکنش نشان می‌دهند. از کارهای انجام یافته و نیافته‌ای درست یا نادرست خود دفاع می‌کنند، دلیل می‌آورند، عصبانی و خشمگین می‌شوند، حتی به‌منظور رهائی از فشارهای واردهٔ بیرونی و درونی، ممکن است به راحتی دروغ بگویند، تا خود را از فشارها و گرفتاری‌های موجود نجات بدهند؛ در حالی که ممکن است خود متوجه اشتباه خود شوند، ولی از بیان آن خودداری می‌کنند. چرا که فکر می‌کنند با این کارها به حفظ غرور خودباوری و اعتمادبه‌نفسشان کمک می‌کنند. بنابراین برای اخذ نتیجهٔ مثبت به خانم‌ها توصیه می‌شود بپذیرند که مردان در برابر انتقادها و سرزنش‌ها، بسیار حساس هستند و به‌جای انتقاد از عملکرد شوهرها و به‌جای انگشت گذاشتن روی نکته‌های منفی و اشتباه‌های همسرشان، بهتر است روی نقاط و عملکردهای مثبت همسرشان تأکید ورزند تا در ایجاد تعادل و توازن و در ساخت زندگی مشترک شاد و موفق، نقش سازندهٔ خود را ایفاء کنند.▪ آقایان بدانند که:همسرتان انتظار دارد که به پرسش‌هایش توجه کنید و کوتاه جواب ندهید و زمانی‌که با شما حرف می‌زند، روزنامه نخوانید و تلویزیون تماشا نکنید. در مورد کارهای روزانه‌اش در مورد آشپزخانه از او پرسش کنید به او کمک کنید و در مورد بچه‌ها نظر او را به حساب بیاورید.▪ آقایان بدانند که:همسر شما انتظار دارد همیشه و در همه حال حامی او باشید، حق را در مورد دوستانش، به او بدهید و اگر از کسی ناراحت شد، جانب او را بگیرید همبستگی او را بپذیرید نه وابستگی‌اش را. خانم‌ها هم توجه کنند که مردها نیز به عشق و حمایت همسرشان نیاز مبرم دارند.▪ آقایان بدانند که:همسرش دوست دارد به چهره، لباس، آشپزی، رفتار و کردارش توجه کرده و از آنها تعریف کنید که نیاز به تأیید و تشویق شما دارند، به آزادی‌های او احترام بگذارید، همسرتان می‌خواهد با هم پرواز کنید و در این راه به او کمک کنید.▪ خانم‌ها بدانند که:همسرتان نیاز دارد غذاهای خوشمزه میل کند؛ از روابط جنسی عالی، بسیار آرام می‌گیرد و احساس خیلی خوبی نسبت به شما پیدا می‌کند، در این صورت است که به بسیاری از نیازها و درخواست‌های شما جواب مثبت می‌دهد.▪ خانم‌ها توجه کنند که:مردان همانند زنان به تحسین، حسن‌جوئی و تمجید به‌ویژه از طرف شما نیاز دارند، هر چند وانمود کنند که از تعریف بدشان می‌آید.جالب است بدانیم که خانم‌ها به راحتی گریه می‌کنند و لحظه‌ای دیگر می‌توانند شاد باشند، در حالی که مردان فقط در مواقع ناتوانی و بیچارگی به گریه می‌افتند.▪ خانم‌ها و آقاها بدانند که:در زندگی چیزی به‌دست می‌آوریم که انتظارش را داریم، بنابراین اگر انتظار آن را داشته باشیم که زندگی زناشوئی خوبی خواهیم داشت… یا زندگی زناشوئی بدی نصیبمان خواهد شد… یا همسرم به من خیانت خواهد کرد.. یا همسر بداخلاق و غیرقابل تحمل نصیب من می‌گردد… یا برای بهتر شدن زندگی مشترک به‌طور حتم موفق خواهم شد… یا هر چه تلاش و کوشش کنم. زندگی مشترکمان نه تنها بهتر نمی‌شود، بلکه روز به روز بدتر می‌گردد و … به‌طور کلی به‌ هر چیزی که بیشتر فکر کنیم و انتظارش را بکشیم، همان برای ما اتفاق می‌افتد؛ بنابراین با تفکر مثبت به زندگی مشترک نگاه کنیم و همیشه انتظار داشتن زندگی مشترک شاد، پرطراوت و عالی را داشته باشیم.▪ خانم‌ها و آقاها توجه کنند که:بیشتر زمان‌ها (مردان و زنان) فکر می‌کنند که مسبب همهٔ درد، رنج، عذاب، ناراحتی، بیماری، فقر، ناموفق بودن و ناشاد شدن و راضی نمودن از زندگیشان، دیگری یا دیگران هستند چرا که اگر فکر کنیم که مشکل‌ها، مانع‌ها و مصیبت‌ها را خود به‌وجود آورده‌ایم. حالمان بد می‌شود و تحت شرایط شدید روانی قرار می‌گیریم. بنابراین در بسیاری از مواقع، بسیاری از علت‌های مشکل‌ها و مانع‌ها

ده كليد طلايي كه هر زن شيك بايد داشته باشد

ده كليد طلايي كه هر زن شيك بايد داشته باشد

مجلات مختلف همچون الي و ووگ چيزهاي زيادي در مورد نحوه لباس پوشيدن مي گويند، اما واقعيت اين است که زنان همانند مردان نياز به چيزهاي دارند که داشتن آنها براي اينکه شيک و مد باشند، ضروري است و بدون آنها مثل اين است که يک راهبه و فرد روحاني بدون دعا و نماز باشد. 1- يک پيراهن مشکي: داشتن آن براي هر زني ضروري است. اين لباس اشخاصي مانند آدري هيپبرن در فيلم « صبحانه اي براي تيفاني» و مونيکا بلوچي در فيلم «مالنا» را ماندگار کرد. پيراهن مشکي لباسي است که مي توان آن را در تمام موقعيتها و در هر زمان و مکاني پوشيد.2- يک کيف دستي شيک و با کيفيت خوب:کيف هايي که از مواد خوبي تهيه شده باشند و ظاهر شيکي داشته باشند، باعث مي شوند که به شما توجه شود. کيف نخستين چيزي که افراد متخصص مد و خوش سليقه در افراد مشهور به آن توجه مي کنند.3- عينک آفتابي:عينکها مکمل صورت شما هستند و زماني که آن را به چشم مي زنيد، شما را اسرار آميز و مرموز نشان مي دهند.4- يک دستبند يا النگوي طلا: به شما زيبايي و شيکي خاصي مي بخشد. خصوصا اگر دستبندي داشته باشيد که نام شما در سرتاسر آن نوشته شده باشد.5- عطري گرانبها و خوشبو:بوي فريبنده و برانگيزنده عطري عالي، حسي از جذابيت و فريبندگي و مرموز بودن را به شما مي بخشد. اين عطر باعث مي شود که فردي آن را بو کرده است، بخواهد تا شما را بشناسد و اسرار شخصيت شما را بداند.6- كفش هايي عالي با پاشنه بلند:اين كفش ها ظاهر شما را برازنده تر مي كنند و با آنها زيباتر قدم بر مي داريد.7- کت پوست و خز يا كتي از چرم عالي: خواه شما به خز اعتقاد داشته باشيد يا نه( در اين صورت مي توانيد از نمونه مصنوعي استفاده کنيد) يک کت خز هميشه قابل پوشيدن است و هميشه زيبا و شيک است. خزهاي گران قيمت، پوست سمور و روباه است و نمونه ارزان، پوست و خز خرگوش است. يادتان باشد يك كت از چرم بسيار عالي مي تواند جايگزين يك كت خز شود.8- يک ساعت جواهرنشان و شيک:نيازي نيست که مارک خيلي معروف و گراني باشد. فقط کار کند و شيک و زيبا باشد.9- روسري هاي ابريشمي: اين نوع روسري ظاهر شما را بهتر نشان مي دهد و هيچ وقت از مد نمي رود.10- اعتماد به نفس:اينکه لباس را به خوبي بپوشيد و با اعتماد به نفس رفتار کنيد، هيچ هزينه اي براي شما ندارد. خودتان باشيد و به خودتان اعتقاد داشته باشيد.

توصیه هایی برای خرید عطر




وقتی در یك فروشگاه در مقابل قفسه‌هایی پر از عطرهای گوناگون قرار می‌گیریم، برای بیشتر ما دشوار است كه عطر و ادوكلن مورد علاقه خود را از میان رایحه‌ها و مارك‌های گوناگون انتخاب كنیم. در این شرایط است كه به فكر عطرهایی كه دوست و آشنا توصیه كرده‌اند، می‌افتیم و یكی از آنها را از فروشنده می‌خواهیم.فرق بین عطر، ادوكلن و محصولاتی از این دست، در غلظت عصاره غنی سازنده آن بوهای خوش است. هر قدر عصاره روغنی خوشبو در یك محصول بیشتر باشد ماندگاری آن محصول بیشتر است. اگر شما پوستی چرب داشته باشید، ماندگاری عطر روی بدن شما بیش از افرادی است كه پوست خشكی دارند، زیرا پوست چرب به‌طور طبیعی مرطوب است و رطوبت موجب نگهداری و ماندگاری بوی عطر می‌شود. برای اینكه بوی عطر مدت بیشتری ماندگار باشد، عطر را به پشت گوش‌ها و گردن خود بزنید و مقدار اندكی را نیز روی پوست بدنتان استفاده كنید. سازندگان عطرها به تمام عطرها الكل اضافه می‌كنند، چون الكل از سطح پوست تبخیر شده و بنابراین بوی عطر از بدن شما در فضا پراكنده می‌شوند. شاید نام "ژل حمام" را شنیده باشید. ژل حمام همان صابون است كه شما می‌توانید هنگام حمام‌كردن با آن بدنتان را بشویید. خانم‌ها و آقایان، هر دو می‌توانند از این محصولات استفاده كنند. ژل حمام به خوبی كف می‌كند و اگر بدنتان را آب بشویید، بوی مطبوعی روی پوست شما به جای خواهد گذاشت.بهتر است چند اسپری از عطر روی پوست خود بزنید تا ماندگاری آن افزایش یابد. فراموش نكنید باید بعد از چند ساعت عطر و ادوكلن خود را تجدید كنید. عطر را به بدنتان بزنید نه به لباستان، چون ممكن است لباستان را لك كند. هنگام خرید عطر اجازه دهید، بوی عطر نمونه ۱۰ دقیقه روی پوستتان باقی بماند و سپس درباره خرید آن تصمیم بگیرید. چند عطر را با هم امتحان نكنید چون حس بویایی شما پس از امتحان بوی چند عطر (رایحه) مختلف، دیگر توانایی تشخیص را نخواهد داشت.

۱۳۸۷ آبان ۵, یکشنبه

باید چه کرد

آمار ها می گوید زمان رسیدن اورژانس به بیمار ۱۰ دقیقه است و زمان دسترسی به مواد مخدر ۵ دقیقه است! ولی من می خواهم از یک آمار جدید حرف بزنم.آماری که از هر دوی اینها آزاردهنده تر است.آماری که اگر اندکی به اطرافتان نگاه کنید خودتان هم پیداش می کنید.می دانید از چه حرف می زنم؟از اینکه در جامعه ای زندگی می کنیم که فرقی ندارد چه کاره باشی....چه لباسی تنت باشه....چه ارایشی کرده باشی....مجرد باشی یا متاهل....در بالای شهر باشی یا پایین شهر.....چه وقت از روز رفته باشی بیرون..هیچ فرقی ندارد.فقط کافیست کمتر از ۵ دقیقه در کنار خیابان بایستی!آن وقت ماشین های مختلفی استکه برایت ترمز میکنند.همه لبخند می زنند و می خواهند سوارت کنند.گاهی حتی موتورها هم می ایستند!از همه سنی و از همه رنگی واز همه قشری!همه می دانیم در پی چه هستند و چه نیت خبیصانه ایدر سر دارند.ولی درد من از یک چیز دیگه است.از اینکه در رسانه ها می گویند که نحوه لباس پوشیدن خانمها در جامعه باعث ناامنی انها در جامعه می شود ولی من می خواهم بگویم ما دیگر به جایی رسیدیمکه فرقی نمی کند چه بپوشی و چگونه بگردی.همه ناامنی را با ترمزشان توی گوشت می زنند همه آنهایی که به خود اجازه می دهند جلوی هر خانمی بایستد یاداور این نکته می شود که هیچ جابرای تو امن نیست.وقتی که کار یک دختر کمی طول بکشد و امکانی برای این که کسی به دنبالشبیاید و آژانس هم ماشین نداشته باشد و مجبور بشه برای رسیدن یک تاکسی یا اتوبوس کمی در کنارخیابان بایستد آن زمان است که معنی زندگی کردن در جامعه ی اسلامی مشخص می شود.جایی که مردانش مسلمانند و مردانش غیرت! دارند و جایی که همه خواهر و مادر دارند.....

۱۳۸۷ شهریور ۸, جمعه

مواظب باشيد فريب نخوريد

نفقه گذشته، نفقه حال، مطالبه مهريه، تقاضاي اعسار براي مهريه، نفقه فرزندان، بازگرداندن جهيزيه و اجرت المثل حجم عمده‌اي از شكايت‌هاي خانوادگي در دادگاه را شكل مي‌دهد و در هر دادگاهي زمان زيادي صرف رسيدگي به‌اين موارد مي‌شود و البته‌ اين پيشنهاد هم مطرح شد كه همسران براي آن‌كه در صورت بروز اختلاف دچار مشكل و دردسر كمتري شوند، بهتر است تا روابط مالي خود را به شكلي شفاف و صريح در عقدنامه درج كنند. حال درمطلب اين هفته به مساله مهم فريب در ازدواج مي‌پردازيم. شيوه‌هاي مختلفي كه زنان و مردان يكديگر را در ازدواج فريب مي‌دهند، شيوه‌هاي شناختن يك خواستگار فريبكار، راه‌هاي پيشگيري از فريب‌خوردن و چند توصيه براي رهايي از يك زندگي فريبكارانه نكاتي است كه در مطلب اين هفته خواهيد خواند. مقطع ازدواج از مقاطعي است كه فرد ضرر و زيان نداشتن شناخت واقعي از خود را بشدت درك مي‌كند . بيشتر پسران و دختران جامعه ما هنگام ازدواج به جاي آن‌كه تصوري واقعي از توانايي‌ها و ويژگي‌هاي فردي، اجتماعي، خانوادگي، اقتصادي و فرهنگي خود داشته باشند، خود را فرد كامل و بي‌عيبي تصور مي‌كنند كه لايق و شايسته يك ازدواج رويايي هستند. چنين افرادي اگر دختر باشند، بدون توجه به توانايي‌هايشان خود را شايسته مردي مي‌دانند كه با تحصيلاتي عالي، درآمدي سرشار، ثروتي فراوان و البته اسبي سفيد به خواستگاري آنها مي‌آيد. در پسران نيز بيشتر اين تصور وجود دارد كه به صرف داشتن يك چهره خوب ، شايسته ‌اين هستند كه بهترين دختران را به همسري خود درآورند. حال كافي است به‌اين اعتماد به نفس فراوان مساله‌اي به نام خوشبيني كاذب به زمين و زمان را هم اضافه كنيد تا دريابيد كه چنين افرادي بيشترين استعداد را براي فريب خوردن دارند. تجربه حضور در دادگاه‌ها نشان داده بسياري از افرادي كه با اين نوع پيش‌فرض‌هاي تخيلي و غير واقعي منتظر رسيدن يك همسر مناسب هستند، بيشترين ميزان فريب خوردگي را در ازدواج دارند. جمله‌هايي مانند؛ « او به من گفت تمام آرزوهايم را برآورده مي‌كند و من فكر كردم او همسر روياهاي من است»، درد دل مشترك تمامي‌افراد فريب خورده در دادگاه است. طبيعي است اگر فردي درباره ويژگي‌هاي خود شناختي واقعي داشته باشد، هنگام ازدواج در مقابل يك پيشنهاد وسوسه برانگيز به جاي آن‌كه هول شود و سريع آستين بالا بزند و از ‌ترس پريدن يك «كيس» خوب سريع و بدون تحقيق به خواستگار خود جواب مثبت دهد، با نگاهي عقلاني موقعيت پيش آمده را سبك و سنگين مي‌كند و در نهايت تصميمي‌عاقلانه مي‌گيرد. اين‌كه چرا بيشتر جوانان ما تصوري واقعي از مساله مهم و سرنوشت سازي مانند ازدواج ندارند، موضوعي است كه چند پاسخ مختلف دارد. در شرايط امروز جامعه ما كه فاصله تلاش انسان‌ها تا رسيدن به موفقيت فاصله‌اي منطقي نيست، شايد از يكي از شيوه‌هايي كه مي‌توان با آن پله‌هاي موفقيت را يك شبه پشت سر گذاشت، كسب يك موقعيت خوب براي ازدواج است.از سوي ديگر رسانه‌هايي مانند سينما و تلويزيون در ارائه و گسترش تصويري غيرواقعي از زندگي مشترك در جوانان ما تاثير فراواني دارند و شايد بتوان سينماي هند و سينماي موسوم به فيلمفارسي يا همان سينماي پيش از انقلاب و البته برخي فيلم‌هاي سال‌هاي اخير را به عنوان متهمان رديف اول شكل‌گيري تصوير غير واقعي از اين موضوع مهم و سرنوشت ساز در ذهن جوانان معرفي كرد. اما در يك كلام مي‌توان علت فريب خوردن در ازدواج را ساده لوحي مردان و زناني دانست كه هنوز به شناخت دقيقي از خود نرسيده‌اند تا بر مبناي آن بتوانند در چنين موقعيت‌هايي تصميمي‌ درست بگيرند و به همين دليل در برخي موقعيت‌هاي رويايي، تصور مي‌كنند فرد مورد نظر همان است كه سال‌ها منتظرش بودند و حالا فقط بايد به او بگويند؛ «مي‌خوامت با همه مصيبت‌هات»!در چه زمينه‌هايي فريب مي‌خوريم؟برداشت قانون از موضوع مهمي‌با عنوان فريب در ازدواج با نظر عاميانه‌اي كه از اين مساله در جامعه وجود دارد كاملا متفاوت است. ممكن است هر يك از طرفين هر قول و حرف شفاهي در ابتداي زندگي را به عنوان مطلبي قطعي فرض كنند؛ اما از نظر قانون تا حرف و قول و قراري مكتوب نشود و مراحل قانوني خود را طي نكند، ارزشي ندارد.با اين تعريف مي‌توان گفت فريب در ازدواج زماني شكل واقعي پيدا مي‌كند كه برخي موارد پيش آمده در ازدواج با آنچه در عقدنامه آمده متفاوت باشد البته‌ اين تفاوت زماني شكل قانوني پيدا مي‌كند كه مشكلي براي زندگي خانوادگي و تداوم انجام وظايف زناشويي پيش بيايد اما هر دختر و پسري در زمان عقد مي‌توانند شروط خاص خود را هم در عقدنامه بگنجانند و مثلا درباره همين بحث فريب در ازدواج، اين مساله را قيد كنندكه هر نوع تناقضي كه در گفته‌هاي يك يا هر دو آنها پيش بيايد، اين مساله مي‌تواند براي آنها حق طلاق ايجاد كند.بد نيست به‌اين نكته هم اشاره كنيم كه منظور ما از واژه فريب در اين يادداشت‌ها اتفاقي است كه در ابتداي زندگي و پيش از ازدواج رخ مي‌دهد و اتفاق‌هايي كه در طول زندگي رخ مي‌دهد، حساب و كتاب ديگري دارد. فريب هم در واقع به همه چيزهاي غيرواقعي و نادرستي گفته مي‌شود كه طرفين در ابتداي زندگي به هم مي‌گويند تا هريك نظر ديگري را براي ازدواج و گرفتن كلمه طلايي بعله جلب كنند. باز هم تاكيد مي‌كنيم كه فريب تنها درباره مسائل و ماجراهاي با اهميت مصداق دارد و شامل چيزهايي مي‌شود كه دانستن شكل واقعي آن در طرف مقابل باعث مي‌شود او از تصميم خود براي ازدواج منصرف شود.به همين دليل مسائلي مانند استفاده طرفين از كلاه‌گيس، استفاده از لنز رنگي، چند سانت كوتاه و بلند بودن قد، چاق و لاغر بودن طرفين، سيگار كشيدن، ددري بودن و رفيق‌باز‌بودن نمي‌تواند مصداق فريب باشد و تنها در صورتي كه زندگي خانوادگي را به خطر بيندازد، در قالب دادخواست‌هاي ديگر در دادگاه قابل رسيدگي است. حتي مساله‌اي مثل داشتن نامزد پيش از ازدواج يا حتي ازدواجي كه به رابطه زناشويي منجر نشده هم بسختي به عنوان فريبي كه بتواند به فسخ نكاح منجر شود قابل پذيرش است. بايد به‌اين نكته هم توجه داشت اثبات مساله‌اي مانند فريب خوردن كار بسيار سختي است. به هرحال كسي كه تصميم مي‌گيرد در امر مهم و سرنوشت سازي مانند ازدواج سر شريك آينده خود را كلاه بگذارد، احتمالا پيش‌بيني‌هاي مختلفي هم براي شرايط بحراني و احتمالي دارد و توجيه‌هاي فراواني براي فريبكاري خود به دادگاه ارائه مي‌كند. فريبكاران معمولا براي فريبكاري خود برنامه‌ريزي مي‌كنند، با افراد مشابه موقعيت خود مشورت مي‌كنند و سعي مي‌كنند رد پايي از خود به‌جا نگذارند. فرد فريبكار معمولا به دنبال اين است تا با ارائه اطلاعات غلط از خود، در ازدواج به موقعيت بهتري دست يابد و قاعدتا هيچ كس خود را بسختي نمي‌اندازد و به دروغ متوسل نمي‌شود تا با شخصي ازدواج كند كه او را در وضعيت بدتري قرار دهد. اگر شما هم در آستانه ازدواج قرار داريد، براي اين‌كه در اين امر مهم فريب نخوريد به‌ اين موضوع توجه داشته باشيد كه ازدواج عهد و پيماني است كه شكستن آن كار آساني نيست و دادگاه‌هاي خانواده نيز جز در مواقعي كه همسران بر سر پاك كردن اسم يكديگر از شناسنامه توافق داشته باشند، بسختي طلاق يك طرفه را مي‌پذيرند و به همين دليل بايد با دقت و احتياط فراوان به سراغ اين مساله رفت تا در صورت وجود هر نوع مشكلي، وارد مرحله سخت و دشوار جدايي و فسخ ازدواج نشويد. پس هر نوع تحقيق و احيانا كارآگاه بازي كه لازم است را در بياوريد تا سر شما كلاه نرود. اساسا چيزهايي مورد فريب واقع مي‌شود كه نياز به پنهان كردن داشته باشد. بهتر است فهرستي از چنين مسائلي تهيه كنيد و حتي خود را در موقعيت طرف مقابل قرار دهيد و به ‌اين سوال پاسخ دهيد كه اگر جاي او بودم چه چيزي را پنهان مي‌كردم؟! البته ما بخشي از كار شما را ساده كرده‌ايم و به‌ترتيب برخي از فريب‌هاي آقايان، خانم‌ها و فريب‌هاي مشترك را ذكر كرده‌ايم. علت در اولويت بودن فريب‌هاي آقايان هم اين است كه معمولا اين افراد پرونده پرباري در زمينه فريب دارند. فريب‌هاي مردانه چيست؟بيشتر فريب‌هايي كه از سوي مردان صورت مي‌گيرد؛ ارائه اطلاعات دروغ در چند مساله بي‌اهميت است. مسائلي مانند؛ تحصيلات عالي، شغل مناسب، موقعيت اجتماعي خاص دكتر، مهندس، پروفسور، روزنامه نگار! و... بودن بيشترين اشتغال‌هاي فكري مردان فريبكار است البته برخي مردان هم كه در گذشته دست و دلشان لرزيده و ازدواج كرده‌اند، براي ازدواج دوم و به دليل عشق و علاقه فراوان به همسر جديد!‌ ترجيح مي‌دهند چيزي درباره ازدواج قبلي به همسر جديد خود نگويند. داشتن فرزند هم يكي از فريب‌هاي رايج آقايان است كه با عدم ذكر آن حقيقت مهمي‌از زندگي خود را پنهان مي‌كنند. البته خانم‌ها بايد به‌اين نكته هم توجه داشته باشند كه در صفحه چهارم عقدنامه، در بخش مشخصات كامل زوج در انتهاي صفحه‌ اين سوال مطرح شده كه زوج همسر ديگري دارد يا خير؟ طبيعي است پاسخ مردان به‌اين مساله ندارم است؛ اما اگر اين امضا صورت گيرد و بعدا مشخص شود فرد همسر ديگري داشته، همسر فعلي مي‌تواند تقاضاي فسخ نكاح را مطرح كند. زنان فريبكار چه ويژگي‌هايي دارند؟قانون براي دوشيزه بودن يا دوشيزه نبودن خانم‌ها اهميت خاصي قائل شده است. يك زن دوشيزه بدون اجازه پدرش نمي‌تواند ازدواج كند. زن هنگام طلاق در صورت دوشيزه بودن تنها نيمي‌ از مهريه را مالك مي‌شود. زن مي‌تواند پيش از تمكين از همسرش ابتدا مهريه را مطالبه كند و بعد تمكين كند و... متوجه مي‌شويد كه باكره بودن اساسي‌ترين امتياز براي خانم‌ها در بحث ازدواج است.فريب رايج خانم‌ها در زمان ازدواج هم معمولا اين است كه ازدواج قبلي خود را پنهان مي‌كنند. در جامعه مردسالار ايران حتي بيشتر مرداني كه پيش از ازدواج روابط پر خطر فراواني داشته باشند نيز‌ ترجيح مي‌دهند با زني ازدواج كنند كه آفتاب مهتاب نديده باشد و به همين دليل حتي يك نامزدي بي‌نتيجه در روابط پيش از ازدواج همسرشان نيز براي آنها قابل هضم نيست.به همين دليل برخي خانم‌ها ‌ترجيح مي‌دهند در مواجهه با خواستگاري كه با او ازدواج مي‌كنند، منكر وجود هر نوع خواستگار ديگري در زندگي خود شوند! البته ‌اين مساله و حتي نامزدي چيزي نيست كه در شرايط فعلي، افشاي آن پس از ازدواج بتواند به طلاق منجر شود؛ اما ازدواج قبلي خانم در صورتي كه اثبات شود مرد از آن مطلع نبوده، مي‌تواند منجر به فسخ نكاح شود. هرچند دادگاه براي اين مساله مجازات سنگيني تعيين نمي‌كند و براي زنان در نهايت با يك جريمه مالي و فسخ نكاح كار خاتمه مي‌يابد.شيوه رايج براي پنهان كردن اين مساله هم گرفتن شناسنامه المثني است و بهتر است اگر همسر آينده شما چنين شناسنامه‌اي دارد، با دقت و احتياط بيشتري درباره او تحقيق كنيد.برخي از دختران كه به نيت فريبكاري و دريافت مهريه با مردي آشنا مي‌شوند هم پيش از ازدواج با گرفتن يك شناسنامه ‌المثني پيشدستي مي‌كنند و در چنين وضعيتي، بدون ذكر نام همسر در شناسنامه اصلي، يك شناسنامه سفيد و دست نخورده خواهند داشت.يكي از مواردي كه معمولا مي‌تواند باعث مشكوك شدن شما به همسر احتمالي آينده‌تان شود شناسنامه المثني است. قانون اين امكان را فراهم كرده كه افراد با مراجعه به سازمان ثبت احوال و تقاضاي شناسنامه دوم، با معرفي چند شاهد شناسنامه المثني بگيرند. طبيعي است اگر طرف شما با چنين شناسنامه‌اي قصد نشستن پاي سفره عقد را دارد، مي‌توانيد به او مشكوك شويد. شگرد برخي از مردان براي ازدواج مجدد اين است كه معمولا با 2 شناسنامه، دو هويت و زندگي مستقل پيدا مي‌كنند. به عبارتي هر شناسنامه را به يك همسر خود اختصاص مي‌دهند. شكل ديگر فريب در ازدواج نيز كه در دادگاه بشدت رواج دارد و گاه سبب شكل گرفتن صحنه‌هاي چندشآوري مي‌شود، پيش كشيدن بحث باكره نبودن زن است. وقتي در عقد نامه و در شناسنامه همسر عبارت «دوشيزه» در مقابل نام عروس ذكر شود، به معني آن است كه مرد با فردي ازدواج كرده كه پيش از اين در تمام طول عمرش باكره بوده است.حالا اگر اين موضوع مطابق واقعيت نباشد، مرد حق شكايت و فسخ ازدواج را دارد كه البته اثبات آن در دادگاه و اين‌كه نمي‌دانسته چنين مساله‌اي وجود دارد، سخت و مشكل است. اغلب مرداني كه براي رهايي از پرداخت مهريه سنگين، به فسخ ازدواج روي مي‌آورند، براي رهايي از شر همسر به او تهمت مي‌زنند كه خانم دختر نبوده است. اغلب خانم‌ها اين مورد را تهمت عنوان و آن را رد مي‌كنند. در برخي خانواده‌ها هنوز هم در زمان ازدواج، خانواده عروس گواهي پزشك به خانواده داماد مي‌دهد، اما در برخي موارد نيز از آنجا كه طرفين همه چيز را بر اساس اعتماد بنا مي‌كنند و فكر مي‌كنند به صرف تحصيلات، موقعيت شغلي، موقعيت اجتماعي و... خيلي بد است كه چنين تقاضايي از طرف مقابل كنند و حس مي‌كنند چنين تقاضايي ممكن است باعث سوء تفاهم و دلخوري طرف مقابل شود، اساسا از خير چنين تقاضايي مي‌گذرند. كافي است همسران در دوران نامزدي و پيش از ازدواج سري به يكي از دادگاه‌هاي خانواده بزنند تا متوجه‌اين موضوع شوند كه بسياري از مسائل به ظاهر كم اهميت، بعد از ازدواج تبديل به بحران‌هايي جدي مي‌شود و خيلي از آدم‌هاي تحصيلكرده و روشنفكر نيز در چنين مواقعي رفتارهايي كاملا مشابه آدم‌هاي معمولي در پيش مي‌گيرند. البته اين نكته مهم نيز قابل ذكر است كه اگر هم مرد بابت چنين موردي از همسر خود شكايت كند، با تشخيص دادگاه، زن به پزشكي قانوني معرفي مي‌شود و در آنجا بنا به نوع درخواست دادگاه، آزمايش‌هايي صورت مي‌گيرد كه درستي يا نادرستي ادعاي مرد مشخص مي‌شود. بنابر اين دادگاه به هيچ‌وجه درا ين نوع شكايت‌ها معاينه‌اي را كه به اصرار و درخواست مرد، نزد پزشكان خصوصي انجام شده، نمي‌پذيرد.فريب‌هاي مشترك زن و شوهر كدام است؟مراجعه به يك مشاور، يا روان‌شناس، يكي از پيشنهادهايي است كه در ابتداي ازدواج مي‌تواند زمينه فريب را كم كند. شايد قانون با اين جمله موافق نباشد، اما اخلاق ناپسند و رفتار زشت هم يكي از مصداق‌هاي فريب است. بهتر است دو طرف با هم به يك روان‌شناس مراجعه و با او درباره خصوصيات اخلاقي هم گفتگو كنند، زيرا اين راهي است كه در صورت طلاق بايد طي كنند و از سوي ديگر خيلي از خصلت‌هاي ناپسند اخلاقي در زير يك ظاهر آراسته ممكن است ديده نشود.ممكن است پاسخ مثبت فردي به فرد ديگر براي ازدواج به‌اين دليل باشد كه حس مي‌كند طرف مقابل آدم سالمي ‌است اما بعد از ازدواج اگر هر يك از طرفين به روابط نامتعارف مالي، اخلاقي، فرهنگي و... يكديگر پي ببرند، زندگي براي هر دو طرف جهنم خواهد شد. شايد فهم اين مسائل براي يك فرد عادي كمي‌ سخت باشد، اما يك روانپزشك بسادگي مي‌تواند پي به بخش مهمي‌از واقعيت شخصيتي طرفين ببرد. مردان هنگام ازدواج بدون داشتن گواهي عدم اعتياد نمي‌توانند ازدواج كنند. اين آزمايش در شرايط خاصي گرفته مي‌شود كه امكان تقلب مرد تقريبا به صفر مي‌رسد. اما براي ازدواج گواهي عدم اعتياد از دختر گرفته نمي‌شود. طبيعي است كه‌اين چارچوب به‌هيچ‌وجه نمي‌تواند پاسخگوي شرايط پيچيده امروز باشد. مثلا مواردي مانند اعتياد به قرص‌هاي توهم‌زا، مشروبات الكلي، بيماري‌هاي مقاربتي و... چيزي نيست كه قانون فرد را ملزم به اطلاع رساني درباره آن براي ازدواج كند. حتي مساله‌اي مانند ابتلا به بيماري ايدز هم نمي‌تواند باعث فسخ نكاح شود. شايد علت چنين استدلالي اين باشد كه ابتلا به بيماري ايدز نمي‌تواند باعث عدم انجام امور زناشويي گردد و چيزي نيست كه زندگي مشترك و ادامه آن را به جز بچه دار شدن با تهديد مواجه كند. به عبارت ساده‌تر، فريب در ازدواج شامل چيزهاي جدي است؛ چيزهايي كه تداوم و انجام وظايف زناشويي را دچار مشكل كند. تازه بايد ثابت شود همسران اين واقعيت را پنهان يا شكل ديگري از آن را ارائه كرده‌اند. براي پر كردن چنين خلائي مي‌توانيد انجام چنين آزمايش‌هايي را هم براي خود و هم براي طرف مقابل اجباري كنيد. با يك آزمايش خون ساده، سلامت بخش مهمي‌ از بدن همسر آينده شما مشخص مي‌شود. بهرحال گاهي خطر استفاده از قرص‌هاي توهم زا بيش از داشتن ازدواج قبلي است.البته بيماري‌هايي مانند ميگرن نمي‌تواند باعث فسخ نكاح شود، اما نداشتن تعادل رواني به گونه‌اي كه زندگي مشترك را با مشكل مواجه كند، دليل خوبي براي فسخ نكاح است. به ياد داشته باشيد مسائلي مانند نوع پوشش، آرايش كردن، معاشرت و... اگر تكليفش روشن نشده باشد، در زندگي مناقشه برانگيز است اما دليل فسخ نكاح نيست. در بند سوم عقدنامه كه ابتلاي زوجين به بيماري‌هايي كه بسختي درمان مي‌شود را تنها به‌اين شرط منوط به طلاق كرده‌اند، اين قيد هم مطرح شده كه طلاق در صورتي رخ مي‌دهد كه «دوام زناشويي براي طرفين مخاطره آميز باشد». شايد بد نباشد بدانيد كه حتي اعتياد هم در شرايطي منجر به طلاق مي‌شود كه براي تداوم زندگي مضر باشد. در بحث فريب‌هاي مشترك مهم‌ترين مساله ‌اين است كه ممكن است طرفين براي جلب نظر مساعد طرف ديگر دروغ‌هايي را درباره ميزان تحصيلات، سن، محل سكونت، درآمد و... به يكديگر بگويند. اغلب همسران تصور مي‌كنند هر نوع دروغي كه در ابتداي زندگي به ديگري گفته شود و بعدا مشخص شود كه دروغ بوده مي‌تواند زمينه فسخ نكاح را فراهم كند. فسخ نكاح هم از اين جهت معمولا پر طرفدار است كه نه دردسرهاي رايج طلاق براي خانم‌ها را دارد و نه‌اين‌كه نياز است مرد تعهد سنگيني مانند مهريه را بپردازد. اما بايد توجه داشت كه هردروغي از نظر قانوني دروغ نيست و براي طرفين اين شرايط را فراهم نمي‌كند كه با اتكاي به آن از هم جدا شوند. ممكن است همسران در ابتداي ازدواج به هم قول دهند كه من تو را خوشبخت مي‌كنم و كاري مي‌كنم ديگران به زندگي ما حسادت كنند. اگر چند سال بعد اين اتفاق رخ ندهد، آنها نمي‌توانند مساله را فريب مطرح كنند، بلكه تنها درباره چيزهايي مي‌توانند ادعاي فريب داشته باشند كه در عقدنامه ذكر شده باشد. عقدنامه نيز در چنين مواردي تنها موارد كاملا كلي و مهم را دربر مي‌گيرد. مثلا در صفحه مشخصات كامل زوج و زوجه، تنها مشخصات شناسنامه‌اي و نيز چند نكته ديگر همچون؛ شغل و تحصيلات، مذهب و دين و تابعيت و نشاني منزل درج شده است و بر خلاف اين‌كه زوج بايد امضا كند همسر ديگري نداشته، چنين شرطي براي زوجه وجود ندارد. طبيعي است قانون نيز در مساله فريب تنها درباره مطالب درج شده در همين دو صفحه تصميم مي‌گيرد و البته بايد مطالب مورد ادعاي هر دو طرف جنبه‌اي منطقي داشته باشد. البته طرفين مي‌توانند با همان فرمول پيشنهادي در قسمت اول يعني سياه كردن صفحات عقدنامه شرايط يكديگر را به شكل دقيق تعريف كنند.مثلا ممكن است فردي در عقدنامه شغل خود را مدير عنوان كند. به هرحال مديريت شكل‌هاي مختلفي دارد و ممكن است به فردي كه در يك پارك مديريت توالت‌ عمومي‌را به عهده دارد، تا فردي كه در يك كارخانه خودروسازي مديريت خط توليد را به عهده دارد چنين عنواني اطلا‌ق شود. به ‌اين نكته هم توجه داشته باشيد كه شغل‌هاي مختلف نيز درآمدهاي گوناگوني دارند. مثلا ممكن است فردي كه بدرستي خود را پزشك معرفي كرده، در يك درمانگاه به شغل شريف آمپول زني مشغول است يا در يك بيمارستان با حقوق اندكي فعاليت مي‌كند. حال اگر طرف مقابل چه زن و چه مرد با اين تصور كه او يك پزشك متخصص جراح مغز و اعصاب با حقوق ماهانه چند ميليوني است ازدواج كرده باشد، طبيعي است كه در اين بخش نيز فريب رخ داده اما جنس آن به‌گونه‌اي نيست كه بدون در نظر گرفتن شأن زوجه و مسائل مهم ديگر، منجر به طلاق شود. اگر فردي در عقدنامه خود را ساكن ايران معرفي كرده، اما ساكن كشور فرانسه باشد، اگر اين مساله مشكلي در زندگي پيش نياورد هم نمي‌تواند منجر به فسخ نكاح شود. تحصيلات فردي كه فوق ليسانس دارد و خود را داراي تحصيلات دكتري معرفي كرده بسختي مي‌تواند منجر به طلاق شود.صحبت‌هاي شفاهي و عدم تحقق آنها هم نشانه تدليس و دليلي براي طلاق نيست. ذكر دقيق مشخصات مالي و نيز تحصيلات و شغل در عقدنامه سبب خواهد شد تا در صورت پيش آمدن بحث مهريه و نفقه نيز قانون از آنها خوب حمايت كند. قانون چه مي‌گويد؟فريب در ازدواج يا تدليس عملي است كه از سوي يكي از همسران صورت مي‌گيرد و موجب مي‌شود عيبي پوشانده و مخفي گردد يا وجود صفتي را كه مورد نظر طرف مقابل بوده، در خود وانمود نمايد؛ خواه‌اين مانورها به صورت عمل باشد، خواه به صورت نوشته يا لفظ؛ نظير ارائه گواهي مجعول صحت مزاج. مطابق ماده 674 قانون مجازات اسلامي‌كه اعلام مي‌كند اگر هريك از زوجين قبل از عقد ازدواج طرف خود را به امور واهي از قبيل داشتن تحصيلات عاليه ، تمكن مالي ، موقعيت اجتماعي، شغل و سمت خاص ، تجرد و امثال آن فريب دهد و عقد بر مبناي هر يك از آنها واقع شود، به حبس تعزيري از 6ماه تا 2 سال محكوم مي‌شود. البته شكايتي هم كه در محاكم از افراد فريبكار انجام مي‌شود، بيشتر شكايت كيفري است كه مجازاتي را براي طرف مقابل به همراه دارد اما ممكن است به نتيجه دلخواه نرسد. البته افراد فريبكار نيز در دادگاه منكر همه چيز مي‌شوند و عنوان مي‌كنند طرف مقابل از اين مساله اطلاع داشته يا اين‌كه ‌اين كار را از روي عشق و علاقه كرده‌اند. از آنجا كه در جرايم كيفري اقرار فرد به جرم مرتكب شده مهم‌ترين عامل در اثبات جرم است، ممكن است اثبات چنين جرمي‌نيز سخت و تا حدودي ناممكن باشد. باز هم بر اين نكته تاكيد مي‌كنيم كه از نظر قانون، طلاق و فسخ ازدواج مساله ساده‌اي نيست كه بسادگي رخ دهد و قانون هم در اغلب موارد تلاش مي‌كند آن را به تاخير بيندازد. اثبات مسائل در محضر قانون كار سختي است و شما بايد مسيري طولاني را براي رسيدن به حق و حقوق خود طي كنيد، ضمن آن‌كه فرد فريبكار معمولا از خودش رد پايي باقي نمي‌گذارد كه شما كشف كنيد. بالاخره اگر قرار بود رد پا بگذارد كه فريبكار نمي‌شد! بايد يادمان باشد كه دنياي ازدواج شباهتي به دنياي‌ترانه‌هاي زيرزميني ندارد و اين دنيا خيلي جدي‌تر از آن است كه در آن يكي از همسران بتواند با زخم زبان‌هاي ديگري رفيق باشد. همچنين دنياي واقعي شباهتي به فيلم‌هاي هندي هم ندارد كه در آن هر عشقي كه سر راه آدم قرار مي‌گيرد، پاك و مقدس باشد و بتواند به سعادت منجر شود. بخش عمده‌اي از فريب‌ها به دليل عجله در تصميم‌گيري و نبود شناخت پيش مي‌آيد.اجازه ندهيد هيچ گاه ‌ترس از دست دادن يك مورد خوب سبب شود تا قوه عقل و بصيرت شما از كار بيفتد و تصميمي ‌بگيريد كه در نهايت شما را به سوژه يكي از گزارش‌هاي دادگاهي مجلات خانوادگي تبديل كند. توصيه ما همچنان به شما اين است كه با دورانديشي، عقدنامه خود را كمي سياه و خط خطي كنيد.

چرا مردان متاهل ، مردان مجرد را از ازدواج نهی می کنند؟

بارها شنیدیم از اطرافیان خود هنگامی که در یک جمع نشستیم در آن جمع اگر پسری در مورد ازدواج کردن صحبتی به میان بیاورد اکثر مردان متاهل در آن جمع می گویند یه موقع خیلی عذر می خوام خر نشی بری زن بگیری یا اینکه بارها به این و آن میگویند عجب اشتباهی کردم زن گرفتم امروز تصمیم دارم در این مقاله به دلایل این مسئله بپردازم .خب همه ما می دانیم معنی ازدواج برای پسرها یا دخترها در برخی زمینه ها مشترک و در برخی زمینه ها متفاوته اولین مسئله ای که برای پسرها در امر ازدواج مهم تلقی میشود حفظ مسئولیت میباشد و در مورد دختران اولین مسئله معمولا آزادی میباشد این نقطه اختلاف و اما نقطه اشتراک اینه که خواه یا نا خواه هر دوی آنها قبل از ازدواج اکثر مواقع مسائل جنسی هم مدنظرشون قرار میگیره پس اینجا شد نقطه اشتراک در اینجا دو طرف به جای آنکه به نقاط مشترک فکر کنند باید به نقاط اختلاف فکر کنند و آنها ار به حداقل کاهش دهند . حالا آقا پسرا زمانی که تشکیل خانواده میدهند به لحاظ مسئولیت پذیری بیشتر یکسری محدودیتها نسبت به دوران مجردی براشون شکل میگیره که این طبیعیه و بایدم همینطور باشه مسلم بدونید درامد مالی مردها در دوران متاهلی چند برابر درامد آنها در دوران مجردی میباشد و اگر یک همسر خوب اختیار کرده باشند به خیلی چیزا میرسند که در دوران مجردی آن چیزها را نداشتند بعد از یک مدتی که از زندگی گذشت مردها به این فکر میرسند که خوب منی که مثلا الان فلان میزان درامد دارم و فلان ماشین و فلان جا هم خونه دارم چه کاری بود زن بگیرم اگه مجرد بودم که بیشتر لذتش رو میبردم تا الان که صبح تا شب باید کار کنم اما جالب اینجاست که همین آقا به این فکر نمیکنه چرا زمانی که مجرد بود این تشکیلات رو نداشت پس اگر مسئولیت زندگی مشترک به دوش او نبود مسلما فقط به اندازه تامین نیازهای خودش تلاش میکرد نه بیشتر پس به این درامد و این امکانات نمیرسید البته این درمورد افرادیست که دستشون تو جیب خودشونه نه جیب پدرشون.به هر حال نگاه کردن به ازدواج از دید هوس اشتباهه چون هوس مقطعی میباشد و زود گذر ، کسی شما آقایون را مجبور به ازدواج نکرده ، کرده ؟ پس به خاطر داشته باشید شما خودتان خواسته اید اما اینم در نظر داشته باشید ازدواج یک ریسک بزرگیست در زندگی اگر همسری انتخاب کنید که از هر نظر ایده ال باشد شما را به عرش میبرد مردان بزرگ همیشه زنان بزرگی داشتند و بالعکس اگر یک انتخاب نا صحیح انجام دهید از عرش به فرش سقوط می کنید به جای آنکه در انتخابهاتون اولین معیار شما از انتخاب همسر رابطه جنسی باشد و ظاهرو ... اولین معیار را بر پایه صداقت ، صبر ، تقوا و سایر خصوصیات باطنی بگذارید بعدا برید سراغ ظاهر . هیچوقت همسری انتخاب نکنید که از شما بزرگتر باشد ، از شما زیبا تر باشد یا از نظر مادی و سطح تحصیلات از شما برتر باشد همسری انتخاب کنید که در سطح شما باشد حتی المقدور کمی پایین تر تا بتواند به شما تکیه کند و شما را در تمامی مراحل زندگی قبول داشته باشد . قبل از ازدواج سعی کنید اول خودتون را بشناسید و سپس سعی کنید با توجه به شناختی که از خود پیدا کردید همسری را انتخاب کنید و او را بشناسید عجله نکنید اکثر این احساساتی که فکر میکنید دوست داشتن و علاقه است و یا شاید عشق احساساتی مجازی بیش نیستند که بعد از 6 ماه زندگی از بین رفته و جای خود را کم کم به احساست حقیقی می دهند اگر همسر خود را نشناخته باشید تازه اونروزی که احساسات حقیقی شما شکل گرفت میبنیید که معیار انتخاب شما اشتباه بود و دیگر یک عمر سوختن و ساختن بهمراه دارد . مسلم و پر واضح است که یکسری از شناختها در طول زندگی بدست می اید و قبل از ازدواج مشخص نمیشود حتی این درمورد شناخت فردی هم صادقه یعنی شما برخی رفتارهاتون رو زماینی میشناسید که وارد زندگی مشترک شده اید این درمورد خودتون بود در مورد شناخت دیگری که جای خود دارد. زیاد میبینم و میشنوم که سایرین در مورد فلان شخصی که مشکل داره می گویند زن که بگیره خوب میشه تازه اگر ازدواج کرد و خوب نشد میگن بچه دار که بشه خوب میشه و درآخرم باز میگن طلاق که بیگره خوب میشه جالبه ، خواهشن اگر میخواهید انسان موفقی باشید به اینگونه حرفها توجه نکنید اگر احساس میکنید ضعفی دارید باید قبل از ازدواج اون ضعف رو برطرف کنید حتی مسائل کوچک به عنوان مثال خیلی از پسرها بد غذا هستند و همه جور غذایی نمیخورند ( از جمله خوده من ) خوب اطرافیان میگویند زن که بیگره دست پخت زنشو مجبور بخوره ای بابا این مسئله چه ربطی به ازدواج داره اگرم اونروزی که ازدواج کرد و اون غذا رو خورد به خاطر این نیست که چون همسرش این غذارو جلوی اون گذاشته ، این کارو انجام میده به خاطر اینه که چون در ابتدای زندگی دو نفر بیشتر نیستند حالا اگر قرار باشه یکی از آنها هم سر سفره نیاید که دیگه نشد زندگی . و البته دلیل کم رنگ دیگری هم دارد و اون مخارج زندگی که باعث میشه هر انچه که هست رو با جان و دل نوش جان کند .سخن آخر :باز هم یاداور میشوم ازدواج بزرگترین ریسک در طول زندگی انسان است در انتخاب همسر دقت کنید اگر ازدواج کردید و زندگی بدی دارید دلیل نمیشه دیگران را از ازدواج منع کنید . در مورد امر ازدواج آینده نگر باشید اما گام به گام پیشروی کنید و عجله نکنید اکثر مواقع زندگی بعد از ازدواج اون چیزی نیست که قبل از ازدواج بهش فکر میکردیم بلکه دقیقا چیزایی هستش که ما بهشون فکر نمیکردیم پس دقت کنید . در انتخاب همسر هم باید منطق به خرج داد و هم احساس اما کفه منطق در ترازو باید سنگین تر باشد . خودشناسی یک هنر محسوب میشه انسانی موفقه که بتونه خودش رو بشناسه پس امیدوارم هنرمندان قابلی باشید . زیاد سخت نگیرید همه اینها زودتر از انچه فکر کنید میگذرد . موفق باشید

رواج جراحی ترمیم پرده بکارت !!

دويچه وله : وقتى صحبت از پرده بكارت و احياى آن مى‌شود، ذهن‌ها به سمت كشورهاى اسلامى سوق پيدا مى‌كند، جايى كه بسيار پيش آمده دخترى كه بكارتش را از دست داده، به فكر خود‌كشى بيفتد. اما ترمیم پرده بکارت فقط در کشورهای اسلامی رایج نیست.در جوامع اسلامی و سنتی باكره بودن دختر يكى از بديهى‌ترين حق‌هايى است كه يك مرد براى ازدواج از آن خودش مى‌داند، اين قدر بديهى كه خانواده‌هاى شوهران علاوه بر نشانه بكارت در اولين همخوابگى، اصرار به داشتن گواهى رسمى از پزشك هم دارند. در ذهنتان دختر جوانى را مجسم كنيد كه روى تخت عمل جراحى نشسته و قرار است تا چند لحظه ديگر خودش را به دست جراح بسپارد تا او با يك تيغ جراحى و نهايتا چند بخيه پرده بكارتش را ترميم كند و يك خاطره را حداقل از نظر فيزيكى از زندگيش پاك كند، هر چند كه هيچ كس قادر نيست رد آن را در ذهنش بخيه بزند يا آنكه ترميم كند. هنوز جراح وارد اتاق نشده و دختر رو به خبرنگارى كه آنجاست مى‌گويد: « در فرهنگ من باكره نبودن مساوى است با يك لكه ننگ. تنها چيزى كه در حال حاضر براى من حتى از خود زندگى هم مهمتر است، بكارت است.»
تصوير ذهنى شما از اين صحنه، بدون شك اتاق عملى در مطب يك پزشك در يكى از خيابانهاى تهران، قاهره يا تونس است. اما كمى ذهنيتتان را گسترش دهيد و به قاره اروپا بياييد، زيرا اين صحنه كه شرح آن رفت، در يك كلينيك خصوصى در فرانسه اتفاق مى‌افتد، جايى كه اين دختر فرانسوى اهل مون پليه كه خانواده‌اش از مهاجران مراكشى هستند، آمده تا با اين جراحى به گذشته برگردد يا حداقل وانمود كند.
با افزايش مهاجران مسلمان به كشورهاى اروپايى مثل فرانسه، انگليس، ايتاليا و برخى كشورهاى ديگر عمل ترميم بكارت هم در اين كشورها افزايش پيدا كرده و حتى براى آنهايى كه نمى‌توانند هزينه اين عمل را كه چيزى در حدود ۳۰۰۰ دلار است بپردازند، تورهاى مسافرتى مخصوصى به كشورهايى مثل تونس يا مصر وجود دارد كه نهايتا با ۵۰۰ يورو مى‌توان اين عمل را انجام داد. انجام اين عمل، كه تقريبا نيم ساعت طول مى‌كشد در مصر يك جرم تلقى مى‌شود و مجازات پزشكى كه اين كار را انجام داده تا شش ماه زندان، جريمه نقدى و اخراج از نظام پزشكى است. اما با اين همه كشور مصر به مركزى براى ترميم پرده بكارت تبديل شده و دائما هم تعداد دختران جوانى كه براى انجام اين عمل حتى از كشورهاى حاشيه خليج فارس به مصر مى‌روند، افزايش پيدا مى‌كند.
ترمیم بکارت، عقبگردی به گذشته
به فرانسه برگرديم، شهر ليل، حدود دو ماه پيش. اگر يك مجله تخصصى حقوقى راى دادگاه در مورد يك پرونده را نمى‌نوشت، هيچ كس نمى‌فهميد كه مهندس جوان كه مسلمان شده سه هفته بعد از ازدواجش با يك دختر مسلمان و پرستار، به دادگاه رفته تا همسرش را طلاق بدهد و دليل اين طلاق فورى، باكره نبودن دختر در هنگام ازدواج بوده است. نكته‌اى كه در اين ميان باعث شد تا جزييات اين پرونده در سراسر فرانسه منتشر شود، راى صادره دادگاه بود كه درخواست مرد را پذيرفت و حكم به جدايى اين زوج داد.
مرد اظهار كرده بود كه فريب خورده زيرا او خواهان ازدواج با يك دختر باكره بوده، قاضى اين پرونده هم، اين دليل را به رسميت شناخته بود و باكره بودن يك دختر را در هنگام ازدواج ويژگى عمده يك زن دانسته بود. به همين خاطر هم در راى، اعلام شده بود كه اين دروغ دليل محكمى براى فسخ اين ازدواج است.
صدور اين حكم بازخوردهاى فراوانى را به دنبال داشت. بنا بر نظر سنجى يك موسسه فرانسوى ۷۳ درصد فرانسويها از اين نظر و راى قاضى شوكه شدند. البته دامنه اين شوك به سطوح بالاتر جامعه هم رسيد تا جايى كه رييس يكى از احزاب مهم فرانسه از اين امر انتقاد كرد كه دادگاههاى فرانسه به سازمانهاى اجرايى شريعت اسلامى تبديل شده‌اند. وزير زنان اين كشور هم اين راى را به منزله تنزل زن و جايگاه او دانست و در اين بين يكى از فيلسوفان زن فرانسوى هم هشدار داد كه با اين راى دادگاه ليل، از اين پس بايد شاهد مراجعه تعداد زيادى دختر مسلمان به بيمارستانها بود كه خواهان عمل ترميم هستند.
از آنجايى كه عمل ترميم در كلينيك‌هاى خصوصى و خارج از پوشش بيمه انجام مى‌گيرد، آمار دقيقى از تعداد اين عملها در دست نيست، اما يك جراح پاريسى مى‌گويد كه در هفته دو تا چهار عمل ترميم بر روى دختران مسلمان انجام مى‌دهد. البته انجام اين عمل حتى در بين پزشكان هم معترضان زيادى دارد. ژاك لانزاك كه رهبر گروهى از پزشكان در يك كالج تخصصي زنان وزايمان است دليل مخالفت و اعتراض را اين گونه بيان مى‌كند: « ما در فرانسه انقلاب كرديم كه به برابرى دست پيدا كنيم. در انقلاب سال ۱۹۶۸ زنها مبارزه كردند تا حق استفاده از وسايل جلوگيرى از باردارى و حق سقط جنين را به دست بياورند، حالا اين جراحى‌هاى ترميم بكارت، عقب گرايى و تسليم در برابر ارزشهاى گذشته است.»
در كشور همسايه فرانسه يعنى آلمان هم قانونى وجود داشت، به اين مضمون كه پسرهايى كه با نامزدشان سكس داشته‌اند و در عين حال به آنها قول ازدواج داده بودند، اما بعد به نوعى به اين قول پايبند نبوده‌اند، مى‌بايست مبلغى را به اين دليل كه باكره‌گى اين دخترها را از بين برده‌اند، بپردازند. تازه در سال ۱۹۹۸ بود كه اين قانون به طور كامل حذف شد.
چقدر به بکارت معتقدید؟
وقتى كه جزييات اين پرونده طلاق در فرانسه را خوانديم و اعتقاد سرسخت اين مرد فرانسوى به باكره ‌بودن همسرش در هنگام ازدواج، علاقه‌مند بوديم، بدانيم كه چند درصد از دختران و پسران ايرانى به بكارت اعتقاد دارند. فقط مشكل اينجا بود كه اين مسئله‌اى نيست كه شما بتوانيد به راحتى آمارى را درباره آن پيدا كنيد، زيرا بكارت را مى‌توان يكى از مهمترين تابوهاى جامعه ايران دانست كه كمتر نهادى به آن مى‌پردازد، اما در عوض جايى است كه رد اين مسائل به قول دولتى و عرفى "ممنوعه" را مى‌توان به راحتى در آن پيدا كرد؛ وبلاگستان فارسى.
بحث بر سر اعتقاد به بكارت را كيوان، نويسنده وبلاگ از پشت يك سوم باز كرد و در پى آن پستهاى زيادى توسط بلاگرهاى ديگر نيز نوشته شد. خيلى‌ها هم با گذاشتن نظراتشان، گفتند كه به آيا به بكارت اعتقاد دارند يا نه و اصلا چرا؟ در پايان اين بحث وبلاگى، كيوان آمارى را با توجه به بررسى ۳۲۵ نظر از خواننده‌ها ارائه كرد كه مى‌تواند جالب توجه باشد و به عنوان نمونه آمارى بسيار كوچكى به آن پرداخت.
در مجموع ۱۴۷ خانم در اين بحث شركت كردند كه از اين تعداد ۲۱ درصدشان گفتند كه به بكارت معتقد هستند و ۶۵ درصد هم اعلام كردند كه به اين امر اعتقادى ندارند. باقى نيز نظر چندان مشخصى را در اين رابطه ارائه نكرده بودند.
اين اعداد اما در بين آقايان كمى نزديك تر به هم بود: از بين ۱۷۸ مردى كه در اين بحث شركت كردند و نظر دادند ۳۳ درصد اظهار كرده بودند كه به بكارت اعتقاد دارند و ۴۱ درصد هم گفتند كه به بكارت معتقد نيستند. بقيه نيز همانند خانمها نظر مشخصى را ابراز نكرده بودند.بحث در اين باره و به طور كل اعتقاد داشتن به بكارت يا عدم اعتقاد به آن يك نظر شخصى به حساب مى‌آيد. هميشه هم هنگامى كه صحبت از بكارت مى‌شود همه ذهن‌ها به دختران برمى‌گردد، بدون اينكه به اين امر توجه شود كه بكارت هم يك امر دو طرفه است، يعنى همانگونه كه يك پسر حق مالكيت و تصميم گيرى بر بدن خودش را باور دارد، به همان اندازه هم بايد اين حق را براى طرف مقابلش به رسميت بشناسد. مهم اين است كه ما به اين اعتقاد داشته باشيم و بدانيم كه لذت بردن از زندگى حق همه محسوب مى‌شود، نه تنها بخشى از جامعه.

۱۳۸۷ مرداد ۲۶, شنبه

خانم ها….آقايان…..هويت وشخصيت خود را بشناسيد

خانم ها….آقايان…..هويت وشخصيت خود را بشناسيد
چرا خانم‌ها به روزهاي تولد و سالگردها توجه زيادي نشان مي‌دهند؟

برخلاف باورهاي عموي که بيشتر مردم تصور مي‌کنند خود و حتي ديگران را مانند کف دستشان مي‌شناسند، يکي از موارد اساسي که هر زن و مرد با آن روبه‌رو است، شناخت ”هويت واقعي“ خويشتن است“ چرا که به‌علت پيچيده بودن شخصيت انسان‌‌ها، شناخت ”هويت و شخصيت واقعي“ خويش و اينکه ”کي هستند“ يا ”چي هستند“ بسيار مشکل بوده و به تخصص و دانائي و توانائي فراواني نياز دارد. بنابراين، شناخت ”هويت و شخصيت خويشتن“ به‌صورت عدسي، فقط به کمک کارشناسان ماهر، خيره و متخصص امکان‌پذير است بسياري از انسان‌ها معيار و ارزش‌هاي واقعي خود را نمي‌شناسند و نمي‌دانند کسيتند… و نمي‌دانند از زندگي چه مي‌خواهند و … نمي‌توانند به موقع تصميم‌هاي لازم و قاطع بگيرند. نمي‌توانند خود را در مسير کاميابي‌ها قرار بدهند… بيشتر افراد در ترديدها، نااميدي‌ها و نگراني‌ها رها شده و سرگردان مي‌مانند.به‌طور کلي، اگر هويت خود را به‌درستي بشناسيم و بدانيم کيستم و آن وقت همان‌طوري که هستيم، خود را بپذيريم. از کيفيت زندگي بهتري بهره‌مند مي‌شويم و زندگي مطبوعي در انتظار ما است.به يقين، هر کسي بارها از خود پرسيده ”من کيستم“، ”هويت من کدام است؟“ تا معيارها و ارزش‌هاي واقعي خود را نشناسيم و ندانيم چه کسي هستيم و هويت خود را به‌درستي نشناسيم، هرگز قادر نخواهيم بود. درون و ذهن خود را به درستي کشف کنيم و به پرورش و گسترش آن کمک کنيم و زندگي خود را در جهت مثبت تغيير دهيم، هر فردي با تصوير ذهني و باورهايش شناخته مي‌شود، چرا که شخصيت و هويت هر کس، تحت‌تأثير تصوير ذهني و باورها شکل گرفته و ساخته مي‌شود و هر فردي با توجه به تصوير ذهني و باورها و انديشه‌هاي خود، با رويدادهاي بيروني برخورد مي‌کند و احساس‌ها و عملکرد لازم را از خود بروز مي‌دهد. حتي اگر تصوير ذهني و باورهاي ما اين باشد که فردي لايق، شايسته و موفق هستيم يا فردي بيچاره، بدبخت و ناموفق مي‌باشيم، احساس‌ها و عملکردمان در هر موردي، مطابق باورهاي‌مان عمل مي‌کنند.به‌طور نمونه وقتي باور ما اين باشد که سوپ قورباغه چيز بدي است. از خوردن آن خودداري مي‌کنيم. بدون توجه به اينکه ممکن است سوپ قورباغه بسيار خوشمزه، جالب و مفيد باشد، ولي چون از کودکي به ما گفته‌اند قورباغه موجودي کثيف و چندش‌آور است، باورمان شده است که قورباغه موجود بدي است. بنابراين از ديدن و خوردن آن بدمان مي‌آيد.بايد بدانيم که در اين سياره، هر انساني يگانه، بي‌همتا و محصربه‌فرد است. هويت اين انسان يگانه از طريق عملکردش مورد ارزيابي و داوري قرار مي‌گيرد و شناخته مي‌شود؛ به اين معني وقتي از کسي رفتار خوب و شايسته‌اي ببينيم و آن رفتار چندين بار تکرار گردد، مي‌گوئيم آن شخص، آدم خوبي است. بنابراين از او خوشمان مي‌آيد و به او اعتماد مي‌کنيم. حتي نحوه? داوري ما نسبت به خودمان نيز، براساس رفتار و عملکردمان است.يکي از تفاوت‌هاي مهم بين زنان و مردان، توجه به زمان جريان‌هاي زندگي و به خاطر سپردن تاريخ‌ها است. به ياد داشتن تاريخ مناسبت‌ها براي زنان همانند به خاطر سپردن موجودي بانکي براي مردان است و از اهميت فراواني برخوردار است. براي زنان، داشتن روزهاي تولد و سالگردها، اهميت دارد و با جشن گرفتن آن روزها را گرامي مي‌دارند، از نظر بيشتر مردان، توجه به روزهاي تولد و سالگردها و برگزاري جشن‌ها، بيشتر کاري کودکانه جلوه مي‌کند.زنان از بي‌توجهي مردان به سالگردها در حيرت هستند و مردان از توجه و دقت خانم‌ها به اين مراسم، در شگفت مي‌باشند! به‌طور کلي درک چرخه? زندگي از نظر مردان و زنان متفاوت است. ثبت زمان جريان‌هاي جاري زندگي به‌صورت خودکار در ذهن صورت مي‌گيرد، ولي خانم‌ها آنها را با دقت بيشتري پي‌گيري مي‌کنند و در به يادآوري آنها حساسيت بيشتري به خرج مي‌دهند. در واقع زنان با به ياد آوردن موضوع‌هاي مورد بحث، آنها را جشن مي‌گيرند و خوشبختي خود را گرامي مي‌دارند.
? به مردان توصيه مي‌شود که:هرگز روزهاي سالگرد، تولد و ازدواج را فراموش نکنيد. در اين روزها به همسرتان يادداشت‌هاي کوتاه و متن‌هاي عاشقانه همراه با هديه بدهيد که اثر معجزه‌آسائي دارد. آقايان بدانند وقتي زني به هسمرش مي‌گويد براي تهيه هديه، خودت را به زحمت نينداز، در واقع از ته دل مي‌خواهد آن را تهيه کنيد! در واقع مفهوم اين گفته که به خاطر من به خودت زحمت نده يعني اينکه به طور دقيق همان کار را بايد بکني!
? آقايان توجه کنند که:از آنجائي که قدرت سازش در زنان زياد است، خيلي زود به سختي‌ها عادت مي‌کنند. ولي اگر زني تصور کند قرباني عشق خود شده است دير يا زود عليه شوهر خود قيام خواهد کرد.? آقايان توجه کنند که:خانم‌ها با وجود اينکه به دنبال برابري و آزادي هستن، ولي دوست دارند مورد حمايت (شوهر) قوي و محکم قرار گيرند. به اين علت زنان به مردان توانمند احترام مي‌گذارند و آنان را مورد تحسين قرار مي‌دهند؛ چرا که مي‌خواهند به او تکيه کنند. مردان هم از اينکه حامي همسرشان باشند، لذت مي‌برند. بنابراين به خانم توصيه مي‌شود به‌جاي افتخار و تکيه کردن به پدر، برادر، خواهر و … به شوهر خود تکيه و افتخار کنند تا همسر خود را هر چه بيشتر به سوي خويش جذب نمايند.
? خانم‌ها توجه کنند که:براي مردان پيروزي و غلبه بر مانع‌ها و حل مشکل‌ها و انجام دادن درست کارها بسيار مهم است، به‌عبارت ديگر، براي مردان بسيار اهميت دارد که کارها را درست و بدون اشتباه انجام دهند، چرا که وقتي اشتباهي کنند به غرور و خودباوري آنان لطمه وارد مي‌شود و اعتمادبه‌نفسشان متزلزل مي‌گرد و شخصيتشان زير سؤال مي‌‌رود. به اين علت مردها از اشتباه کردن متنفر هستند، از اينکه به آنان گفته شود اشتباه مي‌کنند، بدشان مي‌آيد، حتي از اينکه ديگران بفهمند که آنان اشتباه کرده‌اند، خيلي ناراحت مي‌شوند. آقايان از اينکه با ديگر مردان مقايسه شوند متنفر هستند. اگر مردي را نصيحت کنيد، احساس بي‌لياقتي مي‌کند. مردها کمتر عذرخواهي مي‌کنند. چرا که با عذرخواهي، احساس شکست مي‌کنند.
? خانم‌ها توجه کنند که:مردان در مقابل انتقادها و سرزنش‌ها حساس بوده و واکنش نشان مي‌دهند. از کارهاي انجام يافته و نيافته‌اي درست يا نادرست خود دفاع مي‌کنند، دليل مي‌آورند، عصباني و خشمگين مي‌شوند، حتي به‌منظور رهائي از فشارهاي وارده? بيروني و دروني، ممکن است به راحتي دروغ بگويند، تا خود را از فشارها و گرفتاري‌هاي موجود نجات بدهند؛ در حالي که ممکن است خود متوجه اشتباه خود شوند، ولي از بيان آن خودداري مي‌کنند. چرا که فکر مي‌کنند با اين کارها به حفظ غرور خودباوري و اعتمادبه‌نفسشان کمک مي‌کنند. بنابراين براي اخذ نتيجه? مثبت به خانم‌ها توصيه مي‌شود بپذيرند که مردان در برابر انتقادها و سرزنش‌ها، بسيار حساس هستند و به‌جاي انتقاد از عملکرد شوهرها و به‌جاي انگشت گذاشتن روي نکته‌هاي منفي و اشتباه‌هاي همسرشان، بهتر است روي نقاط و عملکردهاي مثبت همسرشان تأکيد ورزند تا در ايجاد تعادل و توازن و در ساخت زندگي مشترک شاد و موفق، نقش سازنده? خود را ايفاء کنند.? آقايان بدانند که:همسرتان انتظار دارد که به پرسش‌هايش توجه کنيد و کوتاه جواب ندهيد و زماني‌که با شما حرف مي‌زند، روزنامه نخوانيد و تلويزيون تماشا نکنيد. در مورد کارهاي روزانه‌اش در مورد آشپزخانه از او پرسش کنيد به او کمک کنيد و در مورد بچه‌ها نظر او را به حساب بياوريد.? آقايان بدانند که:همسر شما انتظار دارد هميشه و در همه حال حامي او باشيد، حق را در مورد دوستانش، به او بدهيد و اگر از کسي ناراحت شد، جانب او را بگيريد همبستگي او را بپذيريد نه وابستگي‌اش را. خانم‌ها هم توجه کنند که مردها نيز به عشق و حمايت همسرشان نياز مبرم دارند.? آقايان بدانند که:همسرش دوست دارد به چهره، لباس، آشپزي، رفتار و کردارش توجه کرده و از آنها تعريف کنيد که نياز به تأييد و تشويق شما دارند، به آزادي‌هاي او احترام بگذاريد، همسرتان مي‌خواهد با هم پرواز کنيد و در اين راه به او کمک کنيد.? خانم‌ها بدانند که:همسرتان نياز دارد غذاهاي خوشمزه ميل کند؛ از روابط جنسي عالي، بسيار آرام مي‌گيرد و احساس خيلي خوبي نسبت به شما پيدا مي‌کند، در اين صورت است که به بسياري از نيازها و درخواست‌هاي شما جواب مثبت مي‌دهد.? خانم‌ها توجه کنند که:مردان همانند زنان به تحسين، حسن‌جوئي و تمجيد به‌ويژه از طرف شما نياز دارند، هر چند وانمود کنند که از تعريف بدشان مي‌آيد.جالب است بدانيم که خانم‌ها به راحتي گريه مي‌کنند و لحظه‌اي ديگر مي‌توانند شاد باشند، در حالي که مردان فقط در مواقع ناتواني و بيچارگي به گريه مي‌افتند.? خانم‌ها و آقاها بدانند که:در زندگي چيزي به‌دست مي‌آوريم که انتظارش را داريم، بنابراين اگر انتظار آن را داشته باشيم که زندگي زناشوئي خوبي خواهيم داشت… يا زندگي زناشوئي بدي نصيبمان خواهد شد… يا همسرم به من خيانت خواهد کرد.. يا همسر بداخلاق و غيرقابل تحمل نصيب من مي‌گردد… يا براي بهتر شدن زندگي مشترک به‌طور حتم موفق خواهم شد… يا هر چه تلاش و کوشش کنم. زندگي مشترکمان نه تنها بهتر نمي‌شود، بلکه روز به روز بدتر مي‌گردد و … به‌طور کلي به‌ هر چيزي که بيشتر فکر کنيم و انتظارش را بکشيم، همان براي ما اتفاق مي‌افتد؛ بنابراين با تفکر مثبت به زندگي مشترک نگاه کنيم و هميشه انتظار داشتن زندگي مشترک شاد، پرطراوت و عالي را داشته باشيم.? خانم‌ها و آقاها توجه کنند که:بيشتر زمان‌ها (مردان و زنان) فکر مي‌کنند که مسبب همه? درد، رنج، عذاب، ناراحتي، بيماري، فقر، ناموفق بودن و ناشاد شدن و راضي نمودن از زندگيشان، ديگري يا ديگران هستند چرا که اگر فکر کنيم که مشکل‌ها، مانع‌ها و مصيبت‌ها را خود به‌وجود آورده‌ايم. حالمان بد مي‌شود و تحت شرايط شديد رواني قرار مي‌گيريم. بنابراين در بسياري از مواقع، بسياري از علت‌هاي مشکل‌ها و مانع‌ها را به گردن ديگري مي‌اندازيم و فرافکني مي‌کنيم.? خانم‌ها و آقاها بدانند که:براي اينکه زندگي مشترک شاد و موفقي داشته باشيد، احساس کنيد که آدم خوشبختي هستيد، به نکته‌هاي مثبت، به دارندگي‌هاي خود و همسرتان توجه کنيد، از مقايسه? خويشتن و زندگي مشترک خود با ديگران خودداري کنيد. خود را عادت بدهيد نکته‌هاي مثبت خود و ديگران را ببينند و آنها را بيان کرده و حسن‌جوئي کنيد و بدانيد که منفي‌نگري و احساس بدبختي دائمي، مي‌تواند يک نوع بيماري رواني باشد و همانند بسياري از بيماري‌هاي ديگر براي کساني‌که معتقد به درمان‌پذيري آن هستند، قابل علاج مي‌باشد. براي درمان هر بيماري نياز به آگاهي، خواستن، تلاش و شهامت است.

چرا از رابطه جنسي خود لذت نميبرم؟

چرا از رابطه جنسي خود لذت نميبرم؟
امروزه زنان زمان كمتري را صرف رابطه جنسي خود ميكنند.اما اين را هم بايد بدانند كه رابطه جنسي ي منظم براي سلامتشان بسيار خوب است چرا كه رابطه جنسي منظم ميتواند چه از نظر احساسي و چه از نظر جسمي صميميتي را كه براي زندگي مشتركشان احتياج دارند تامين كند .
پروفسور انيتا كلايتون استاد دانشگاه ويرجينيا در اين زمينه ميگويد بيشتر احساس نارضايتي از زندگي خود را در تختخواب خود و در رابطه جنسي خود جستجو كنيد.بررسي عوامل زير ميتواند كمكي در بهبود اين رابطه باشد.
• تختخواب شما مناسب رابطه جنسي نيستشايد بارها شنيده باشيد كه تختخواب شما تنها بايد براي رابطه جنسي و خواب باشد.پس چرا بسياري از مردم از ان براي صحبت با موبايل و يا كار با لپ تاپ استفاده ميكنند؟دليل بيشتر حواس پرتيها و بيخوابيها را بايد در اين مورد جستجو كرد.شروع يك زندگي جنسي خارق العاده بعد از تماشاي تلوزيون در تختخواب يا خواندن روزنامه بسيار مشكل است.
• شما افسرده هستيداين مشكل بيشتر در مورد زنان اتفاق ميافتد چرا كه آنها بعد از مدتي احساس نارضايتي پيدا كرده و خودشان را از شما دور ميكنند . اين جدائي در دراز مدت عواقب بدي را براي زندگي مشترك شما به ارمغان خواهد آورد. اين مسئله ممكن است از آنجا ناشي شود كه او در زندگي جنسي خود به ارگاسم نرسيده است.
• روز بسيار پرتلاش و سختي را پشت سر گذاشته ايد.اگر تمام روز خود را صرف كار و تلاش در خانه و خارج از خانه كرده ايد توقع نداشته باشيد كه زندگي جنسي شادمان و پرانرژي داشته باشيد.
• از بدن خود احساس رضايت نميكنيد.گاهي زنان به رجوع به خودشان احساس ميكنند كه چاق شده اند و ديگر از نشر رابطه جنسي ي جذاب نيستند.اين پيام براي اين دسته از افراد است :اين نگاه يقينا شما را به سمت زندگي جنسي مطلوب خود هدايت ميكند
• همسر شما احساس ميكند كه شما علاقه اي به اين كار نداريد و از شما تقاضا ميكند كه پرهيجان تر رفتار كنيد
بيشتر مشكلاتي كه بين زن و شوهر ايجاد ميشود (مخصوصا شوهر) از اين مسئله ناشي ميشود كه بعضي افراد طالب رفتارها و اعمال پر هيجان تري هستند
• شما خسته و مريض هستيدمطالعه بين 10 تا 15 زن نشان داده است كه عدم تحريك شهواني ميتواند به دلائلي نظير ديابت ، روماتيسم و يا ورم مفاصل باشد.

اگر چنين هستيد صبر کنيد ازدواج نکنيد!

1-اگر در خانواده پدري و زندگي مجردي خود ، مسئوليت كاري را به عهده نمي گيريد يا در مسئوليت محوله تعلل مي ورزيد. ( تنبلي و بي مسئوليتي)
2 – اگر با پدر، مادر، برادر و خواهر خود (‌كه به نظر شما غير منطقي بوده يا اخلاق دلخواه شما را ندارند) ارتباط سازنده و راضي كننده نداريد و نتوانسته ايد تعامل قابل قبولي ايجاد نمائيد. (عدم تعامل و ارتباط اجتماعي صحيح با ديگران)
3 – اگر در زندگي ، مرتب شغل خود را عوض كرده ايد، با دوستان زيادي به خاطر مشكلاتي قطع رابطه نموده ايد، رشته تحصيلي خود را تغيير داده يا ترك تحصيل كرده ايد، علائق خود را نيمه كاره رها كرده ايد و ثبات فكري ، احساسي و رفتاري نداريد.( عدم ثبات فكري، احساسي و رفتاري)
4 – اگر تصور مي كنيد ؛ افكار ، احساس و رفتار همسرتان را در آينده به دلخواه خود تغيير مي دهيد. (خطاي شناختي)
5 – اگر به دنبال همسر مناسبي هستيد به نحوي كه در زندگي مشتركتان در آينده با هيچ گونه مشكلي مواجه نشويد. (خطاي شناختي)
6 – اگر در پي كسب لذت و علائق خود ، كارها و مسئوليت هايتان بر دوش ديگران قرار مي گيرد. (اصالت لذت، و عدم مسئوليت پذيري)
7 – اگر فقط منطق و طرز نگرش خويش را قبول داريد و در برابر ديگران حالت دفاعي يا حالت تهاجمي مي گيريد و قادر به درك افكار ، احساس و رفتار ديگران نيستيد. (واكنش دفاعي و خود ميان بيني)
8 – اگر نقاط ضعف و نقاط قوت خود را به صورت شفاف نمي بينيد. (عدم خودآگاهي)
9 – اگر تا كنون با نظرات، انتقادات و پيشنهادات ديگران، تغييري در رفتار هاي شما ايجاد نشده است. (عدم مديريت خود يا خود مديريتي)
10 – اگر مسائل كاري شما مانع ارتباط دوستانه ، و ارتباط دوستان شما مانع ارتباط صميمي در خانواده ( خانواده پدري) مي شود يا مسائل و مشكلات شخصي شما در تمام حوزه هاي زندگيتان تاثير مي گذارد و در هم تنيده مي گردد. (مشكل در تقسيم وظايف و تعارض نقش ها)
11 – اگر به هيچ وجه قادر به تغيير برنامه هاي از قبل طراحي شده خود نيستيد( حتي اگر شرايط تغيير كند) و بسيار متعصب ، خشك و غير قابل انعطاف هستيد. (‌عدم انعطاف پذيري لازم)
12 – اگر قادر به درك احساسات ، رفتار و افكار خانواده ، دوستان و همكارانتان(كه متفاوت از شما عمل مي كنند)، نمي باشيد. (عدم اگاهي اجتماعي)
13 – اگر بيشتر به جاي گوش كردن ، صحبت مي كنيد و بيشتر از آنكه سعي كنيد ديگران را بفهميد ، سعي داريد كه ديگران شما را درك كنند. (عدم مديريت رابطه)
14 – اگر بسيار هيجان طلب هستيد و صرفاً ، هيجانات شما را به سويي مي كشاند و قادر به تعويق انداختن خواسته هايتان نيستيد. (خود يا اگو ضعيف ، هوش هيجاني پائين)
15 – اگر براي رفتار ، احساس و گفتار خود روش و برنامه اي نداريد و منفعلانه و واكنشي نسبت به ديگران عكس العمل نشان مي دهيد.( رفتار بي تعقل يا انعكاسي، مشكل در شيوه حل مسئله)
16 – اگر عادت داريد به جاي حل مشكلات از آنها فرار كنيد يا اجتناب بورزيد يا واكنش شما به مسائل بي تفاوتي هست. (پاسخ اجتنابي به رويدادها)
17- اگر در آينه نگاه ديگران، شما فردي غرغرو ، سرزنش گر، وابسته، احساساتي، بدبين، گوشه گير، پرخاشگر، دمدمي مزاج، خودخواه، گوشت تلخ، غمگين يا تكانشي ( كسي كه يكباره بدون مقدمه و از روي احساس دست به عملي مي زند و پيامدهاي آن را نمي سنجد) به نظر مي آئيد. (اختلال شخصيت)
18 – اگر فكر مي كنيد، از ميان چند ميليارد ساكنين كره زمين ، فقط و فقط يك شخص مناسب شماست و ارزش ازدواج دارد و در غير اين صورت زندگي شما بي معنا شده و بايد بميريد يا تا آخر عمر مجرد بمانيد.( خطاي شناختي ، عدم كنترل احساس ، هوش هيجاني ضعيف)
19 – اگر بدون اينكه خود را دقيقاً‌ ارزيابي كنيد و بشناسيد ،‌دنبال همسر مناسب مي گرديد. (‌عدم شناخت خود)
20 – اگر وضعيت فعلي اتان راضي كننده نيست و براي رهايي و فرار از موقعيت ، اقدام به ازدواج مي كنيد. (مشكل در شيوه حل مسئله)

سرد کننده جنسي زنان (قابل توجه آقايان)

همان طور كه ميدانيد عشق ورزي يكي از مهمترين اجزاء سازنده يك رابطه پايدار است، در روابط جنسي كلا دو چيز هميشه مهم بوده است، رابطه جسمي و رابطه عاطفي.
در روابط كوتاه مدت و يک شبه كه بيشتر به هدف لذت جويي يا بقاي نسل صورت ميگيرند، تاكيد بروي رابطه بدني است اما اگر خواهان يك رابطه بلند مدت با همسرتان هستيد نميتوانيد صرفا به برقراري يك رابطه جسمي بسنده كنيد و خيالتان را راحت كنيد كه فقط به صرف عمل دخول و ****** ميتوانيد زندگي شيرين و خوبي را تجربه كنيد.
براي اينكه بتوانيد رابطه جنسي تان را هميشه گرم نگه داريد و به فراخور آن زندگي شيريني را تجربه كنيد بايد نيازها و خواسته هاي طرف مقابلتان را نيز در نظر بگيريد و با شناسايي رفتارهايي كه موجب سرد شدن رابطه تان ميشود از عواقب احتمالي جلوگيري كنيد.
همه مان اين مثل معروف را شنيديم كه پيشگيري بهتر از درمان است، لذا به همه آقايون عزيز توصيه ميكنم تا نكات آمده شده در اين مقاله را به دقت مطالعه كنند تا بتوانند با عواملي كه خود ميتوانند ايجاد كنند و باعث واكنشهاي منفي در خانمشان شوند، آشنايي پيدا كنند و از اين به بعد از تكرار اين كنشها و رفتارها جلوگيري كنند.
مردان زير براي خانمها سرد كننده هستند :
1- مردهايي كه با بدن زنها آشنا نيستند.
2- مردهايي كه بيش از حد با پستان هاي زن خودشان خشن رفتار مي کنند. ( بهترين فردي که ميتوان در نحوه مالش پستان به شما مشاوره بدهد خانم خودتان است، سعي کنيد از او بپرسيد که چه جوري دوست دارد مالششان بدهيد )
3- مردهايي كه به هنگام ****** كثيف كاري ميكنند. ( قابل توجه كسانيكه در اثر فيلمهاي پرنو گرافي تمايل دارند منيشان را بروي بدن زن خالي كنند، شكلات به بدن زنان بمالند و ادرارشان را روي سينه هاي زنان خالي كنند و …… هزار جور كثافت كاري ديگه )
4- مردهايي كه بيش از حد خشونت اعمال ميكنند.
5- مردهايي كه از بهداشت شخصي پاييني برخوردارند. ( قابل توجه كسانيكه دهانشان هميشه بوي بد ميدهد، ناخنهايشان بلند و زيرشان پر از چرك است، بدنشان بوي عرق متئفن ميدهد، دستهايشان پينه هاي زبر و خشن دارد، پاها و جورابهاي بد بو و كثيف دارند، ريش هاي پشمالو و آنکادرنشده دارند و … )
6- مردهايي كه بيش از حد به ظاهر، قيافه و سرو و وضع زن اهميت ميدهند. ( قابل توجه كسانيكه به اندام زنانشان خيلي توجه ميكنند و خود وجود زنانشان را فراموش ميكنند )
7- مردهايي كه زن ها را بر اساس ارگاسم ( رسيدن به اوج لذت جنسي ) او طبقه بندي ميكنند. ( قابل توجه كسانيكه مدام از همسرشان ميپرسند “ارضاء شدي ؟” و بجاي اينكه به عشق ورزي در رابطه رو بياورد، اشتباها به ارگاسم بدني زن توجه ميكنند و ارگاسم جسمي زن را براي خود موفقيت ميدانند و به آن ميبالند ! )
8- مردهايي كه زن را مجبور به معاشقه ي … ميكنند. ( قابل توجه كسانيكه خودخواهانه همسرشان را وادار ميكنند و اجبار را بر رابطه شان حاكم ميكنند ! )
9- مردهايي كه زياده از حد نگران عملكرد و توان جنسي خود هستند. ( قابل توجه كسانيكه مدام در اين خيال اند كه زود انزالي دارم، آلتم كوچيكه، نميتونم بيشتر از 10 دقيقه ****** كنم و … )
10- مردهايي كه با تلويزيون روشن عشق ورزي ميكنند ! ( قابل توجه كساني كه دوست دارند مثل بازيگران فيلمهاي پرونوگرافي با همسرشان رفتار كنند و به جاي ****** كردن با خانمشان در ذهنشان با هنرپيشه فيلم سوپر ****** ميكنند ! )
11- مردهايي كه هروقت مست يا نئشه هستند نياز جنسي پيدا ميكنند و حتما بايد در اين اوقات ****** كنند.
12- مردهايي كه بلافاصله پس از اتمام ****** و اطفاء شهوت به لحاظ احساسي و عاطفي از زن دور ميشوند.
13- مردهايي كه وقت كافي صرف تحريك كردن زن شان و پيشنوازش نميكنند و بلافاصله سراغ عمل دخول ميروند.
14- مردهايي كه عادات شخصي زشت و چندش آور دارند. ( دست كردن در بيني، گرفتن ناخنها روي زمين، آروغ كندن، باد در كردن، عطر تند زدن و ……. از جمله عادات چندش آور براي زنان ميباشند ! )
15- مردهايي كه دوست ندارند به همسر خودشان معاشقه … بدهند. ( قابل توجه كسانيكه گفتن كلمه دوستت دارم را براي مردان عار ميدونن و مردي را به سختي و بي احساسي ميدونند )
16- مردهايي كه اشتغال ذهني وسواس گونه و بيش از حدي به بدن خود دارند ( قابل توجه پروش اندام كاران عزيز ).
17- مردهايي كه با ديگران خوش رفتار نيستند. ( قابل توجه كسانيكه مدام تويه كوچه و خيابون و در حال رانندگي به اين و اون فحش ميدن و به مردم احترام نميگذارند )
18- مردهايي كه زنشان را دوست ندارند و نسبت به او هيچ احساسي ندارند.
جمع بندي و نتيجه گيري :
همان طور كه ميبينيد اين 18 مرد با اعمالشان باعث ميشوند تا زنانشان نسبت به رابطه با آنها سرد شوند و شور و شوق جنسي شان را از دست بدهند، پس همين جا به همتون توصيه ميكنم كه اگر جزو اين 18 دسته مرد هستيد حتما تجديد نطري كلي در نحوه عادات و رفتارهايتان بكنيد زيرا ادامه اين وضعيت موجب سرمزاجي جنسي خانمتان ميشود و بر همگان پوشيده نيست كه اگر اين فرمول در رابطه تان حاكم شود نتايجي خوشي در زندگي تان برجاي نميگزارد.
سرد مزاجي = خيانت جنسي يا خيانت احساسي يا خيانت فكري + دعوا + غرغر كردن + ايجاد سوالات مبهم ( چرا دير ميايي ؟ ، تا الان كجا بودي ؟ و … ) + طلاق + بي ميلي نسبت به زندگي مشترك + ………. + خطرات بسيار جدي براي آينده مشتركتان
لطفا يك بار ديگر سرد كنندهايي كه برايتان ذكر كردم بخوانيد و تا حد امكان سعي كنيد تا عاداتتان را طوري تنظيم كنيد كه منجر به سرد كردن رابطه تان نشود چون در اين صورت فرمول بالا در زندگيتان اجرا خواهد شد و لذت و خوشي از زندگيتان رخت خواهد بست.

۱۳۸۷ خرداد ۱۱, شنبه

استمنا يا اونانيسم خود ارضایی ( مرجع کامل اطلاعاتی )

  • ****استمنا يا اونانيسم يا ماستور باسيون يا خود ارضايي :استمنا يا اونانيسم يا ماستور باسيون يا خود ارضايي يا به اصطلاح عوام جلق عبارت است از ****** با خود تا سر حد ارضاء شدن كه بيشتر توام با خيال بافي صورت می گیرد . خود ارضايي در قبل از ازدواج يك امر طبيعي و بدليل كمبود رابطه جنسي ميباشد و در نزد هر دو جنس شایع است . نوجوان و جوان مدتی بعد از بلوغ كم كم تحت فشار جسمي قرار خواهد گرفت و حتي در صورت عدم اقدام به اين مورد در هنگام خواب تخليه و ارگاسم صورت خواهد گرفت . لازم به ذکر است زمان اولین خود ارضایی در افراد مختلف گوناگون است و حتی خود ارضایی در کودک ۲ ساله نیز گزارش شده است . انسان تنها موجودی نیست که خود ارضایی می کند، و در میمونها نیز این مورد مشاهده شده است .خود ارضایی در بعد از ازدواج :خود ارضايي در بعد از ازدواج بدليل عدم رفتار جنسي مناسب زوجین صورت مي گيرد و مي بايست فرد را با ايجاد رويه درست زناشویی به روال عادي بازگرداند.البته در زمان بارداری و در هفته های آخر بارداری نیز خود ارضایی در مردان دیده می شود.حالات روحی افراد بعد از خود ارضایی:فرد پس از خود ارضايي خود را آدم ضعيف النفسي مي يابد و تا حدودي خود را مريض و متفاوت از ديگران احساس ميكند.پس از خود ارضایی بارها به خود قول مي دهد كه ديگر اين كار را نكند ولي مجدداً تکرار می گردد! اين امر باعث مي شود كه فرد فكر كند اراده نداشته و خود را ضعيف احساس كند.بعضی افراد بعد از خودارضایی بستگی به نوع تربیت و اخلاقیات خود دچار عذاب وجدان نیز می گردند.بررسی خود ارضایی از نظر علمی :۱-افراط در هر چيز نتيجه اي جز ضرر ندارد.مورديكه اشكال خود ارضايي ميباشد اين است كه شما صرفاً از نظر جنسي ارضا ميشويد و ساير حواس شما مثل لامسه و غيره همچنان تشنه ميباشند.به همين دليل خود ارضايي شما را مانند يك رابطه واقعي ارضا نميكند و حالت آرامش روحي بعد از رابطه واقعي را به شما القا نميكند.پس افراط در آن مي تواند باعث بهم ريختگي توازن شما گردد.۲-در زمان حالت جنسي شما براي انزال كالري زيادي ميسوزانيد . پس سعي كنيد كه حتماً بعد از آن مواد مقوي و همچنين غذاي گرم بخوريد۳-قبل از خواب سعي كنيد براي عدم تحريك جهاز جنسي خود را با آب سرد بشوييد.۴-هيچگاه در حالت ايستاده مبادرت به انجام اين كار نكنيد۵-مواد شوينده از قبيل شامپو و صابون باعث خشكي پوست و سائيدگي ميشوند و همچنين ايجاد سوزش مينمايند.از اينها استفاده نكنيد.۶-خود را تحريك به انجام اين كار نكنيد و سعي كنيد تا زمانيكه غدد شما ترشح طبيعي نكرده و امكان برون ريزي طبيعي بوجود نيامده دست به اين كار نزنيد.۷-غذاهاي سرد در كم كردن التهاب شما موثرند.۸-بعد از انزال سعي كنيد حتماً ادرار كنيد. آیا خود ارضایی مزایایی هم دارد؟حداقل سودی که خود ارضایی دارد این است که مانع برقراری یک رابطه پر خطر جنسی از طرف شما می گردد.۱- می‌تواند به وضعیت پایداری در ****** کمک کند. چیز ناجوری در تجربه نیست و‌به‌راحتی افراد می‌توانند حس کنند به‌چه‌چیزی احتیاج‌دارند.۲- باعث می‌شود که آن‌ها بتوانند کشف کنند که چه چیزهایی می‌تواند تحریک‌شان کند. کدام‌یک از حالت‌ها آن‌ها رو به اوج می‌رساند و‌باعث ارگاسم بهتری برای‌شان می‌شود. هم‌چنین می‌توانند حس‌کنند که چه مقدار پایداری در وضعیت‌های مختلف دارند.۳- آن‌ها می‌توانند که در طول خودارضایی خودشان‌را بشناسند و‌از نوع سکسی که لذت می‌برند اطلاع پیدا‌کنند. بدون مرز بودن این‌مورد آن‌ها‌را آزاد می‌گذارد تا بتوانند شیوه و‌نوع جنسیت و‌ارضای جنسی خود‌را بشناسند و‌پس از شناخت آن نیز دیگر در ****** سردر‌گم نخواهند‌بود که برای رسیدن به لحظات ارگاسم روحی باید به‌دنبال چه بگردند.۴- آن‌ها می‌توانند به‌راحتی در مورد خودشان قضاوت‌کنند که‌چه‌چیزی از ****** می‌خواهند وازهمه‌مهم‌تر این‌که تا چه حد در ****** میانه رو یا تندرو و‌یا کندرو هستند. به‌راحتی با شناخت این مساله می‌توانند درک‌کنند که آیا شریک جنسی آن‌ها توان پاسخ‌گویی به آن‌ها‌را دارد یا خیر.۵- به‌راحتی می‌توانند میزان و‌شدت ارگاسم خود‌را چه از نظر روحی و‌چه از نظر جسمی‌کنترل کنند. در واقع این چیزی‌ست که یک شریک جنسی ایده‌آل می‌تواند به فرد تقدیم کند. ولی برای افراد بدون پارتنر خودارضایی امکان می‌دهد که بدون محدودیت به تمامی‌کارهای اخلاقی و‌حتی غیراخلاقی که فرد از داشتن آن‌ها می‌تواند بدون پاسخ‌گو بودن لذت‌ببرد، در نهایت آسودگی خاطر نصیب خود کند.۶- به‌راحتی می‌تواند شناخت حاصل کند که میزان و‌برنامه جنسی وی به‌چه‌صورت‌است و‌در لحظه به چه مقدار فشار و‌تخلیه فیزیک روانی احتیاج دارد. در نتیجه در آینده می‌تواند برنامه‌ریزی‌کند که از میزان متعادل آیا به شریک خود فشار می‌آورد یا خیر. خود‌را در وضعیت خارج از خط تعادل با شریک قرار می‌دهد یا خیر.۷- لازم نیست که به‌خاطر آن برای کسی جوابی پس بدهند واگر تربیت‌های بی‌مورد و‌تحت فشار گذشته آن‌ها‌را بی‌دلیل دچار عذاب‌وجدان نکند، به‌راحتی آن‌ها‌را آزاد می‌گذارد تا بتوانند از حریم شخصی خود لذت ببرند.۸- بهترین وسیله برای آموزش و‌در مسیر قراردادن تخیلات جنسی، می‌تواند تلقی گردد تا زمانی‌که آن‌ها هیچ‌گونه مزاحمت ویا ممانعتی از سوی پارتنر وشریک خود حس نمی‌کنند. به‌راحتی وبدون مرز می‌توانند روی چیزی که خواهان آن هستند وبه‌شدت تحریک‌شان می‌کند، خارج از همه‌ی مرزهای اخلاقی تمرکز کنند وارتباط برقرارکنند. از طرف دیگر چیزهایی که در طول تخیلات خودارضایی می‌آموزند‌را به‌راحتی می‌توانند به شرایط واقعی منتقل کنند وبه‌سادگی حرکات و‌رفتارهای جدیدی بسازند. چرا که همواره خارج کردن ****** از حالت روزمره به‌سادگی ممکن نیست.۹- اگر هرگونه فشار ویا مشکل، یا هرگونه مساله غیرارادی‌را در طول‌این زمان مشاهده کنند، می‌توانند برای پیشگیری از آن اقدام کنند. اگرچه فضای بسته‌ی اخلاقی به آن‌ها اجازه‌ی بیان را، فعلاً نخواهدداد امادرهرصورت به‌راحتی مانند هشداری برای آن‌ها عمل می‌کند. حتی به‌سادگی اگر در تخیلات وارضای شخصی روحی خود، متوجه حرکات نامربوطی گردند می‌توانند پیشگیرانه اقدام نمایند.۱۰- با تمرکز و‌حساسیتی که در طول زمان خودارضایی نشان‌می‌دهند، می‌توانند به‌راحتی مورد زودارضایی خود‌را مرتفع نمایند. اگرچه‌‌به‌راحتی می‌تواند برعکس این مورد هم صادق گردد که‌آن‌را در قسمت معایب توضیح داده‌ام.۱۱- به‌راحتی درمی‌یابند که ارگاسم چیست. از بالای ۹۰درصد زنانی که می‌پرسم آیا مشکل عدم ارگاسم دارید درمی‌یابم که درطول زمان مجردی از خودارضایی متنفربوده ویا آن‌را انجام نمی‌دادند. زنانی که این کار‌را نکرده‌اند اصلاً ارگاسم‌را نمی‌شناسند وبه‌راحتی آن‌را برگردن همسر بی‌چاره‌ی خود انداخته‌اند. آن‌ها اصلاً فانتزی سکسی ندارند وبه‌راحتی به‌خاطر این مساله، زیر ۵۰ درصد از لذتی‌را که می‌توانند کسب‌کنند به‌دست می‌آورند. میزان ابتلا به مشکلات عصبی و‌یا پوستی و‌تهاجمی در زنان نسبت مستقیم با خودارضایی آنان دارد. ****** در آن‌ها بعداز ازدواج به‌راحتی به امری ساده و‌بی‌مصرف در‌می‌آید و‌این به‌سرعت شروع به خوردن پایه‌های آرامش خانواده آن‌ها می‌کند.۱۲- در میان زنان، طراوت و‌تازگی عضو جنسی، تاثیر اساسی در سلامت آن‌ها خواهد داشت. خصوصاً درمیان زنان مطلقه و‌کسانی که همسر ندارند این مساله به‌شدت حیاتی است. این اتفاق توسط خودارضایی برای آنان به‌سادگی بازسازی می‌گردد و‌از دردناک شدن و‌از حالت خارج شدن جهاز جنسی آن‌ها جلوگیری می‌کند.۱۳- میزان شدت سلامت و‌روشنایی پوست، جوش‌های پوستی، سرعت در یائسگی، درگیری‌های عصبی، خشکی واژن، زایمان راحت‌تر، راضی بودن از زندگی روزمره، میزا ن خودخوری. و‌سایر موارد این‌چنین، به خودارضایی مربوط می‌گردد و‌می‌تواند در رفع آن بسیار سود مند باشد.۱۴- در شناخت بهتر فتیش (fetish) به‌افراد کمک می‌کند و‌تقریباً نقش حیاتی‌را بازی می‌نماید.۱۵- به‌راحتی می‌توانند زمان سکس‌را در اختیار بگیرند و‌میزان، شدت، وضعیت، حالت ارگاسم خود‌را طراحی نمایند تا به‌سادگی بهترین آن‌را دریافته و‌در روابط مشترک برای شکل دهی به آن اقدام نمایند.۱۶-به‌راحتی می‌توانند نگرانی و‌مشکلاتی‌را که در طول یک رابطه جسمی‌ برای آنان احتمال دارد، به‌وجود بیاید‌را بازسازی نمایند.۱۷- به‌راحتی تشخیص می‌دهند که چه فردی با چه خصوصیاتی از نظر فتیش (fetish) در زندگی آنان نقش بنیادین دارد. معنای زنانه‌گی و‌مردانه‌گی، برده و‌آقا، مازوخیست و‌سادیسم، هم‌جنس‌گرایی و‌بسیاری از واکنش‌ها و‌رفتارهای پنهان که در حالت عادی در پشت کلمات بی‌مزه عامیانه قایم شده اند را، بروز می‌دهد و‌معنای واقعی آنان‌را برای خود در می‌یابد.۱۸- در ادامه‌ی مورد قبل، باید ذکر کرد که در طول زمان انجام این مساله، فرد شریکی‌را برای خود تصور می‌کند که این فرد برای وی شخصیت خاصی‌را دارا می‌باشد و‌به‌راحتی می‌تواند بیاموزد که در برابر افراد مختلف چگونه شخصیتی‌را دارد و‌چه رفتاری‌را در برابر آنان از نظر آقایی و‌بردگی دارا می‌باشد. تا بتواند دریابد که چه میزان، و‌تحت تاثیر چه جور شخصیتی، و‌به چه صورت قرار می‌گیرد.۱۹- به‌راحتی در می‌یابند که بدون گرم شدن و‌تخلیه فوری چگونه می‌تواند آن‌ها‌را دچار ناراحتی نماید. نتیجه این می‌شود که خود‌را ملزم به برنامه ریزی برای زندگی جنسی خود می‌نمایند، که این یکی از مهم‌ترین حرکات فردی می‌باشد.۲۰- به‌خاطر این‌که افراد خودارضایی‌را راحت، در دسترس، بدون جواب‌گویی می‌یابند به‌راحتی می‌توانند میزان درخواست جنسی خود‌را بالا برند. بالابردن میزان درخواست جنسی، درصورت پاسخ‌گویی برای بدن ممانعتی ایجاد نمی‌کند.۲۱- تنها مکان و‌محلی که می‌توانند به‌طورکلی خجالت و‌عدم آسودگی خود‌را در مقابل جنس مخالف نابود سازند، آن‌هم بدون تمرین حضوری دیگران، همین خودارضایی می‌باشد.۲۲- بدون نگرانی از بیماری‌ها یا مرزهای موجود در روابط جنسی، می‌توانند به‌راحتی توسط خودارضایی. خود‌را به مرز تخلیه برسانند.۲۳- زمانی که به‌خاطر شرایط یا دوره‌های زندگی، تحت فشار قرار‌می‌گیرند که تنها بمانند، و‌این مساله با خواسته و‌نیاز آن‌ها مغایرت دارد، از طریق این راه برای خود می‌توانند سوپاپ اطمینانی فراهم‌سازند. در زمانی که شرایط لذت‌را از فرد می‌گیرد این امکان وجود دارد که فرد لذت‌را برای خود بسازد.۲۴- در زمانی که افراد تحت فشارهای جنسی قرار‌دارند وراهی برای پاسخ‌گویی ندارند، به‌سادگی به‌سوی دنیای پورن کشیده می‌شوند. عدم‌پاسخ‌گویی در این وضعیت آن‌ها‌را تشنه‌تر خواهد‌کرد. به‌راحتی می‌توانند دچار موارد احساسی خود نابودی، فرو ریزی شخصیتی، توهم، خودمریض یا دیوانه‌بینی، دوگانه‌گی شخصیتی و‌بحران‌های دیگر شوند. خودارضایی این موارد‌را نمی‌تواند حل کند. اما می‌تواند به‌راحتی مانند ترمزی باشد که برای لحظاتی به افراد فرصتی برای نفس‌کشیدن بدهد. البته متاسفانه به‌دلیل همواره محکوم قلمداد کردن این مهم، اکنون ارتکاب به این عمل توام با احساس ترس، ‌گناه و‌بیماری همراه می‌گردد.۲۵- خودارضایی می‌تواند یک تمرین برای مبارزه با مشکلات خود‌متهم‌بینی و‌خجالت تلقی گردد. در حقیقت به‌این صورت که افراد توسط ارتکاب به این عمل جلوی فشار می‌ایستند و‌می‌گویند که این‌کار‌را انجام می‌دهم، چراکه ناچار هستم. به همین سادگی کم کم در می‌یابند که مسئولیت همه‌ی چیزها با آنان نیست و‌اتفاقات زیادی خواهد افتاد. دیگر خود‌را نگران برخورد دیگران یا قضاوت آن‌ها نمی‌یابند؛ چرا که حس می‌کنند چیزی ندارند که از دست بدهند. به‌سادگی قیام می‌کنند و‌اعلام نظر.۲۶- افراد با استفاده از خودارضایی می‌توانند برای خود اعتماد‌به‌نفس در مقابل شخصیت‌های گوناگون، بسازند. درحقیقت، رفتاری‌را که می‌خواهند انجام بدهند اما توان اجرای آن‌را ندارند را، در حریم شخصی به‌سادگی اعمال می‌کنند و‌این باعث می‌شود تا در ساخت و‌شکل‌گیری شخصیت و‌اعتماد بنفس فردی تسریع صورت بگیرد.۲۷- خودارضایی راهی برای خود‌شناسی و شناخت بدن خود تلقی می‌گردد. این‌که کشف کنند و‌بشناسند چه چیزی‌را دوست دارند و‌چه‌چیزی آن‌ها‌را می‌رنجاند. در حقیقت برای دیگر ارضایی، ابتدا شناخت کامل خود لازم است و‌بدون آن ممکن نیست.۲۸- خودارضایی برای افراد آرامشی‌ برای استراحت فراهم می‌کند و‌به‌سادگی خواب آرام و‌عمیقی‌را برای‌شان فراهم می‌سازد. این آرامش صد البته بعد از ****** نیز احساس می‌گردد اما به هر جهت به‌دلیل عدم‌وجود رابطه این مورد می‌تواند نتیجه‌ای یکسان داشته باشد.۲۹- در خودارضایی دیگر ترسی از بیماری‌های مقاربتی و‌یا احتمالات حاملگی وجود ندارد.۳۰- رابطه جنسی و‌هم‌چنین خودارضایی بدن‌را برای تلاشی دیگر، در جهت جذب ویتامین‌ها و‌پروتئین استارت می‌زند و‌تمام بدن‌را برای فعالیت دوباره آماده می‌کند. عروق بدن‌را باز می‌کند و‌این مساله باعث دفع بعضی از مشکلات مانند ویروس‌ها می‌گردد. این هردو، مانند ورزشی سبک برای بدن و‌تنظیم هورمون‌های بدن عمل می‌کنند. هردو برای کنترل وزن و‌سوختن چربی‌های آزاد نشده بسیار مفید عمل می‌کنند.۳۱- افراد با استفاده از قابلیت‌های جسمی‌خود، برای به‌دست آوردن وضعیت ثابت جنسی و‌ادراک جنسی قدم بر‌می‌دارند و‌نیازی به تحت کنترل قرار‌گرفتن و‌یا سوق داده شدن از جانب کسی ندارند. تحقیقات نشان داده‌اند زنانی که بدون خودارضایی و‌هم‌چنین رابطه جنسی ازدواج نموده‌اند، بیشتر از بقیه‌ی زن‌ها دچار سردی جنسی و‌سکس‌زدگی هستند. بیشتر از افراد دیگر حساس و‌زودرنج هستند و‌زندگی با آنان مشکلات فراوانی‌را برای شریک به‌همراه آورده‌است. بسیاری از خواسته‌ها و‌فتیش (fetish) شریک به‌دلیل این‌که مال زن نیست، از جانب زن هم قابل پذیرش و‌اجرا نیست. به‌سادگی با این مساله افراد دچار عدم‌هم‌خوانی جنسی و‌هم‌چنین عدم ارضا می‌گردد. مشاهده شده که این زنان، بیشتر از سایرین دچار اختلافات و‌درگیری‌های خانوادگی هستند. این افراد بیشتر خود‌را شکست خورده ومظلوم می‌یابند.۳۲- زن‌ها از طریق خودارضایی به‌راحتی می‌توانند تا حد قابل درکی از شدت، عدم تطبیق، نا‌منظم بودن و‌فشار دوران عادت‌ماهانه‌ی خود بکاهند. تا حد قابل درکی می‌توانند وضعیت مناسبی‌را برای خود ایجاد کنند و‌از تنش مربوطه بکاهند.۳۳- در صورت دچار بودن به شرایط خاص و‌یا بیماری‌های مختلف که امکان ایجاد کورس‌های مشترک جنسی وجود ندارد خودارضایی به‌راحتی افراد‌را به وضعیت سلامتی جنسی باز می‌گرداند و‌فشار‌را از بین می‌برد. از طرف دیگر این عمل به‌راحتی هم‌چون ابزاری در اختیار زنانی است که به‌دلایلی در وضعیت ایجاد رابطه جنسی قرار ندارند و‌از سوی همسر برای ایجاد آن تحت فشارند. یا حتی یکی از افراد خواهان روابط جنسی بیشتری‌است که اجرای آن برای رکن دیگر ممکن نیست. آن‌ها به‌راحتی می‌توانند با اقدام به انجام این مساله برای وی هم شب اروتیکی‌را فراهم سازند، هم پاسخگوی کاملی بوده باشند و‌هم در رژیم جنسی خود تغییری ایجاد نکرده باشند. در شرایط بارداری نیز به همین صورت خودارضایی اروتیک‌سازی خوبی تلقی می‌گردد. بارداری و‌حاملگی ممانعتی برای ****** ایجاد نمی‌کند. چراکه جنین کاملاً در بدن مادر محافظت می‌گردد؛ اما بسیاری از والدین می‌ترسند و‌از ایجاد رابطه جلوگیری می‌کنند. از طرف دیگر زنان به‌دلیل فرم بدنی زیاد تمایل به لخت شدن ندارند و‌این‌ها مشکلاتی‌را در روابط جنسی ایجاد می‌کند. روابط اروتیک در خودارضایی به همان شیوه‌ای که ذکر گردید می‌تواند به‌سادگی پاسخگوی تمامی‌این‌ها گردد.۳۴- به‌دلیل این‌که بعضی ازافراد یا از رفتارهای فتیش (fetish) جنسی همسرشان با خبر نیستند و‌یا اصلاً آن‌ها‌را نمی‌شناسند، یا حتی حاضر به انجام آن نیستند به‌راحتی شرایطی‌را برای شریک ایجاد می‌کنند که می‌توان آن‌را « سکس‌زدگی» نامید. چون روابط جنسی پاسخ‌گوی روانی و‌تخلیه کننده‌ی رفتارهای منفی آنان نیست. باید ذکر کنم که همه‌ی آدم‌ها از سوی جهان اطراف، زندگی، مشکلات و‌خیلی چیزهای دیگر تحت‌فشار و‌ذخیره کردن بارهای منفی هستند. این بارهای منفی باید تخلیه گردد و‌تخلیه آن‌ها توسط ****** و‌فتیش در ****** امکان پذیر می‌گردد. برای همین افراد شدیداً خواهان حرکاتی هستند که حتی بعضی از آن‌ها هم می‌تواند عجیب تلقی گردد. دلایل رفتاری سکس‌های خشن، توام با شکنجه، مازوخیست، سادیسم و‌غیره نیز همین مساله است. به‌راحتی می‌توانید مدیر شرکتی‌را مشاهده کنید که آن‌قدر درگیری‌های فکری دارد که در حال انفجار است. او اکنون در وضعیت ناهنجار روحی به‌سر می‌برد. انسان زمانی‌را لازم دارد که بنشیند و‌از نظر روحی استفراغ کند. متاسفانه اخلاقیات این امکان‌را نمی‌دهند و‌در نتیجه این آقا باید بنشیند و‌باز خود‌را لجام بزند و‌کنترل کند! دلیل این‌که می‌بینید افراد بزرگ و‌صاحب اندیشه، چقدر کارها انجام داده اند که بسیاری از آنان شرم‌آور، غیر‌انسانی و‌یا عجیب است نیز همین است. فرد به‌راحتی احتیاج به رفتاری دارد تا به حالت تعادل برگردد و‌این، با محبت قطعاً حل نمی‌گردد. همیشه جمله ای‌را به دوستانم ذکر کرده‌ام: “برای داشتن رفتاری متعادل و‌سنجیده و‌پسندیده در زندگی حتماً باید در لحظاتی شدیداً خارج از کنترل و‌ناسنجیده و‌تهوع آور رفتار کنید”. (fight club - secretary ). به هرجهت این مورد افراد‌را به خودارضایی بعد از ازدواج می‌کشاند که تنها دلیلش عملکرد بسیار غلط شریک‌جنسی است. خودارضایی راه پاسخگویی برای افراد است. که البته در دراز مدت راه بدی باید آن‌را تلقی کرد.۳۵- خودارضایی بسیار کمتر از یک رابطه کامل جنسی انرژی و‌زمان و‌هزینه صرف می‌کند. فضا و‌احتیاجات اجرای آن بسیار در دسترس و‌قابل فراهم‌سازی است و‌امتیاز بیشتری‌را در این مورد می‌گیرد، وقتی که آن‌را با رابطه جنسی از این لحاظ مقایسه می‌کنیم.۳۶- در حالت معمولی خیلی سریع‌تر از رابطه جنسی فرد‌را از حالت فشار جنسی بر می‌گرداند. البته اگر ریتم آن به هم خورده باشد مانند آب شور بدتر فرد‌را تشنه می‌سازد و‌برعکس عمل می‌کند. در نتیجه به‌سادگی فرد چندین بار مبادرت به انجام آن می‌نماید.معایب خود ارضائی چیست ؟۱- مسائل روانی اگرچه این مسئله بصورت عیب فیزیکی برای این مورد گنجانده نشده است ، اما به هر حال خود ارضایی تحت تاثیر مسائل فرهنگی ، دینی ، اجتماعی و فردی دچار نا بسامانی هایی در این زمینه گردیده . بطور کلی کودک از ابتدا شدیداٌ تحت تاثیر فشار مستقیم والدین خود قرار می‌‌‌‌گیرد . چه در زمانی که بطور ساده و از روی حس کنجکاوی خود، برای شناسایی اندامهای بدن خود به آنها دست می زند و چه در زمانی که بزرگتر شده و در ضمیر شخصی خود بدنبال حل معمای آفرینش و جنسیت است ، و چه در وقتي که بالغ شده و تحت تحریکات جنسی بسر می برد . والدین همانطور که گفتم به هیچ عنوان به این مسائل بصورت ساده نگاه نمی کنند و عادت دارند بی مورد همه چیز را در کثیف ترین وضعیت موجود آن در نظر بگیرند ! به هر جهت کودک در خارج از خانه همه چیز را می آموزد و هرگز خود را معطل ********** خانواده نمی کند . البته اصلاٌ عنوان نمی کنم که حریم رفتاری خانوادگی شکسته گردد و همه چیز بصورت عريان در آن به تصویر کشیده گردد . بلکه عنوان می کنم حریم فردی هر شخص محترم شناخته شود و بی مورد وارد آن نشوند . از طرف دیگر نگرانی والدين صرفاٌ بخاطر نا آگاهی از میزان و چگونگی عملی است که انجام می گردد . اعتیاد به هر چیزی می تواند اثرات مخرب داشته باشد . اما در حقیقت مسئله شناسایی اعتیاد داشتن به چیزی آنهم توسط والدين باز هم در حریم فردی افراد طبقه بندی می گردد و نباید وارد آن گردید .چرا کودکان خود را تحریم اطلاعاتی کرده ایم؟ کودک در حین بزرگ شدن شدیداٌ تحت تاثیر تحریم آگاهی های جنسی قرار می گیرد و در نتیجه هر اطلاعاتی را که پیدا می کند جذب می کند و بسته به اقتضای سن خود و همچنین شکل خانواده و علایق و مسائل اعتقادی آنها را باور ، جمع بندی و یا مردود و غیر عملی می پندارد . بسته به میزان قدرت و بزرگی منبعی که آنها را در می یابد تاثیر حرفها در وی تشدید و يا تضعيف می گردد. اطلاعات صحیح به هیچ وجه به وی نمی رسد و حتی اظهار توجه و یا سوال مستقیم آنها نیز به چشم قره یا جوابهای پرت و پلا یا کوتاه و مزخرفی که والدین به خاطر پنهان کردن ساده ترین و کلی ترین اصل زیست شناسی از فرزند انجام می دهند ، ختم می گردد. کودک ناچاراٌ زیر ********** اطلاعاتی چیزهایی را دنبال می کند و می خواند . چیزهایی که مسلماٌ تحت این شرایط می تواند بسیار غیر واقعی تر از حقیقت باشد . از سوی دیگر چون این اعمال غير معمول همواره بشدت مورد شماتت قرار گرفته کلاٌ این قبیل کارها شکل قابل ارائه ای ندارند . حال با نفوذ تربیت های اخلاقی و چیزهای دیگر هیولایي از مشکل برای فرد ترسیم می گردد که حذف آن از مغز غیر ممکن است . همیشه گاهی در بحث ها از افراد می پرسم آیا حاضرید در یک دشت ، در شب ، در زیر باران و رعد و برق خود ارضایی کنید؟ افراد ترجیحاٌ بخاطر اینکه فکر می کنند ، این یک کار کثیف و غیر اخلاقی است ، احتمالی از مجازات و اصابت یک صاعقه آسمانی را نیز در ذهن خود بررسی می کنند!! در حالیکه همه گزینه ها اصلاٌ هیچ ربطی به هم ندارند که بخواهند دلایل هم تلقی گردند! افراد همواره هر چیزی که صورت مشخصی ندارد را با درستی و نادرستی مقایسه می کنند و طبیعتاٌ این مسئله با خوب و بد و عذاب و پاداش نیز جوش می خورد و نتیجه معلوم است!احساس گناه ، اینکه من با دیگران فرق دارم ، حس اینکه فرد از خودش بدش بیاید ، اینکه خود را ضعیف احساس کند و همه جور حس نا مربوط دیگری به وی هجوم خواهد آورد و روحیه نرم آدمیزاد را همچون سیلابی از نابسامانیها مورد تاخت و تاز قرار می دهد .. پس به اعتقاد من اثرات مخرب روانی که اکنون افراد ممکن است در خودارضایی بیایند تنها و تنها به تصاویری که فرد در ذهنش از هستی خود کشیده بر میگردد و کلاٌ موردی فیزیکی نیست . این اشکالات در حقیقت درست است که منطبق بر خود ارضایی می باشد اما قائم به آن نیست و دلیل نمی شود که خود ارضایی را دلیل تشکیل آن بدانیم . اما چه می توان کرد که فعلاٌ فرد تحت تاثیر این افکار دچار چنین تخیلاتی می گردد . به هر جهت گریزی از آن بخاطر نحوه رشد انسان نیست اما حداقل می توان فعلاٌ در اولین قدم چنین احساس های بی مورد و مخربی را از خود دور کردمسائل فیزیکی.اینکه خود ارضایی شدیداًٌ برای بدن مضر است! و حالا سوال این است که آیا پرخوری برای بدن بیشتر از خود ارضایی ضرر ندارد؟ انواع اقسام داروهای شیمیایی که ورزشکاران و بدنسازان عزیز مصرف می کنند کمتر از خود ارضایی ضرر دارد؟ آیا سرسری گرفتن درمان سرماخوردگی ساده ای که می تواند عفونی گردد و قلب را نابود کند از خودارضایی کمتر صدمه میزند؟ آیا کلاٌ فقط خود ارضایی است که اینچنین وحشتناک و نابخشودنی مورد شماتت قرار می گیرد ؟آیا بخاطر تحریمهای آگاهی های جنسی ما کمی در موارد مربوط به ****** بی رحمانه و عجولانه قضاوت نمی کنیم؟ مسئله اینجاست که هر چیزی که خارج از مسیر طبیعی آن رفتار شود می تواند به شما آسیب برساند . حتماٌ بارها و بارها انگشت خود را بخاطر تیغ صورت تراشی زخمی کرده اید. حال راه بیفتیم کتاب بنویسیم که تیغ چیز بدی است! بدن آقایان بصورت طبیعی بعد از دوران بلوغ شروع به ساختن اسپرم می کند . این اسپرم باید بصورتی از بدن خارج گردد و در بدن باقی نماند . چون اسپرم مناسب برای تولید بچه به اصطلاح باید ناقص نباشد . این مخزن اسپرم در مردان بطور مرتب باید جایگزین گردد تا در لحظه مقتضی بهترین فرآورده را از خود خارج نماید . اسپرم بعد از اینکه به اصطلاح تاریخ مصرفش با طل گردید به رنگ زرد و یا تا حدی قهوه‌ای در می آید . غلیظتر می شود و اکنون زمان خارج شدن آن فرا رسیده . بطور اتوماتیک بدن زمان اینکار را حدس زده و در طول شب و در هنگام خواب آن را خالی می کند .( اینکه بعضیها کم این مورد را دارید و یا ندارید به میزان تستسترون تولیدی بدنتون ، فعالیت ، تغذیه ، تحریکات و هزارتا چیز دیگه ربط داره و بیماری نیست . چرا در خواب جواب قطعی نیست ولی بهترین جواب موجود اینه که بخاطر اینکه انرژی کمتری بسوزونید وکالری حروم نکنید . )در دختران اسپرمی تولید نمی شود اما در اثر تحریکاتی که ممکن است به هر دلیلی بشوند ، خون بطور مداوم به جهاز جنسی آنها هجوم میاره و در نتیجه بدن آنها مدام تحت آماده شدن برای رابطه جنسی قرار می گیره و هی ترشحات مربوطه رو انجام میده . این میزان تحریک به بالاتر بودن سن، آمادگی بدن برای ازدواج و ****** ، تحریکات بلوغی (که من برخلاف همه افرادبلوغ فیزیکی دختران را ۲ مرحله ای می دانم . ۱ مرحله در ۹ سالگی برای تکمیل پروسه فیزیکی جنسیتی و مرحله دوم و پایانی آنها در حدود ۱۴ تا ۱۶ سالگی برای شکل گیری جنسیت) ارتباط مستقیم دارد . به هر جهت برا ی خروج این مواد ترشح شده و بدون استفاده مانده دختران از عروق و عادات ماهیانه کمک می گیرند که آقایان چنین امکانی ندارند . برای همین دختران نیاز به تخلیه در خواب ندارند . اگرچه این اتفاق بندرت و با فواصل طولانی گاهی بدلایل اختلالاتی که در موارد یاد شده گفته شد نیز، برای آنها اتفاق می افتد و آنها هم قابلیت تخلیه در خواب را دارند .در هر صورت در هر دو جنس یاد شده میزان ترشحات و تحریکات گاهی به حدی مازاد میرسد و چنان می کند که دیگر فرد به در و دیوار بدیده سکسی نگاه کند! در این شرایط ( که زمان خوبی برای خودارضایی می تواند باشد چون در غیر اینصورت بدن کار شما را انجام خواهد داد) نتیجه کاملاٌ مشخص است .اعتیاد به خود ارضایی :حال اگر خودارضایی در فرد خارج از کنترل گردد و مثل بعضی افراد مدام مشغول انجام این عمل باشيد ، مسلماٌ این سیکل محاسبه شده توسط بدن به هم خواهد خورد. آسیبهایی که بشما میزند بخاطر عدم دریافت کالری و از سوی دیگر سوزاندن کالری ذخیره شده بدن ، می تواند شدید باشد . لاغری و حتی چاقی مزمن برای شما به ارمغان بیاورد . یا کلاٌ هر اختلالی را در بدن شما تولید کند . به اندامهای تناسلی ضربه وارد کند . آنها را تحلیل ببخشد . خروج منی در آقایان و عدم ادرار و در نتیجه باقی ماندن بخشی در لوله خروجی آلت باعث عفونت در دراز مدت گردد . تخلیه عروقی بدن و شدت گرمایی بالای آن در صورتی که شستشو را رعایت نکنید می تواند باعث ناراحتی های پوستی گردد . مسئله زود انزالی را برای شما به ارمغان بیاورد که توضیح لازمه آن را اینجا دادم . می توانید مطالعه کنید . به پروستات شما ضربه بزند . دچار ضعف بدنی گردید . (ضعف بدنی بخاطر کالری سوخته شده) و کالری لازمه به سلولهای ضعیف و حساس از قبیل آنهایی که در چشم وجود دارند نمی رسد و به آنها آسیب برساند . بسادگی دچار دردهای کمر گردید . فاصله بین مهره ها را از ماده لازمه و نرم کننده خالی کنید از طرف دیگر ****** امری روانی و لازم برای شرکت تمام اعضای بدن میباشد: در خود ارضایی بطور مثال بخش لامسه چندان مورد توجه قرار نمی گیرد . در نتیجه نمی تواند به هیچ عنوان جایگزین ****** گردد . اشکال این مسئله این است که زمانی که تمام اعضای بدن شما ( مثل زمان ****** ) مورد تخلیه قرار نگیرد ، شما آنها را تشنه کردید و به آن پاسخ ندادید! مانند آب شور به فرد تشنه . در نتيجه تخلیه شده اید اما کامل خیر! در مواقع بحرانی از تحریک تخلیه به این صورت همانطور که در قسمت بالا مقاله گفتم دارای مزایا می باشد اما در حالت معمول که فرد از روی بیکاری یا يک تحریک قابل کنترل و یا هر مورد دیگری ، بی جهت بدن خود را فعال می کند، باعث می گردد که ااقدام به انجام به این عمل را بالا ببرد و در روز به چندین دفعه برساند . در نتیجه آسیبها کاملاٌ تشدید شده و مشخص است .خود ارضایی خوب است یا بد؟خود ارضایی مثل هر چیز دیگری دارای فایده و ضرر است . اینکه ما ضررها را بزرگ کنیم و الکی عنوان کنیم کار عاقلانه اي نکردیم . بلکه در واقع کار درست استفاده و حرکت در مسیر متعادل هر چیزی است . پر واضح است که اگر از چیزی درست استفاده نکنید قادر است بشما ضربه وارد سازد. پس می توان عنوان کرد که خود ارضایی مانند همه چیزهای دیگر در دنیا هم فایده دارد و هم ضرر . استفاده نا مربوط از این امکان و ایجادشرایط خارج از وضعیت معمول آن، می تواند مثل سایر چیزها به هر فردی لطمه وارد سازد.پيامدهاي خودارضايي که بصورت اعتیاد و بیش از حد باشد:۱. مرحله مشكل ساز (Problematic)در افرادي كه مدتي است گرفتار خودارضايي بیمارگونه و به شکل اعتیاد شده اند(روزانه بیش از ۱تا ۲بار) ، زودرس ترين عوارض ناشي‏از خودارضايي بسیار زیاد عبارت است از:الف. خستگي و كوفتگي (Fatigues/Tiredness)،ب. عدم تمركز حواس (Lack of concentration)،ج. ضعف حافظه (Poor memory)،د. استرس و اضطراب (Stress/Anxiety).۲. مرحله گرفتاري شديد (Severe)بروز علايم زير در فرد گرفتار، نشان دهنده آن است كه شدت ابتلاي وي يا مدت آن بيش از مرحله اول است و فرد حتی در روز ۳ تا ۴ بار استمناء می کند و در نتيجه عوارض شديدتري ظاهر شده است:الف. خستگي و كوفتگي (Fatigues/Tiredness)،ب. نوسان خلق يا تغييرات سريع خلقي (Mood swings)،ج. حساسيت بيش از حد و زودرنجي ( Irritability)،د. كمردرد (Lower back pain)،ه. نازك شدن موها (Thinning hair)،و. ناتواني جنسي زودرس در جواني (Youth impotence)،ز. بي‏خوابي يا بدخوابي و مشكلات مشابه (Insomnia/Sleep problem).۳. مرحله گرفتاري بسيار شديد يا حالت اعتياد (Addictive)بروز علايم زير در فرد گرفتار، نشان دهنده آن است كه شدت ابتلاي وي يا مدت آن بيش از مرحله دوم است و فرد حتی در روز ۵ بار استمناء می کند و در نتيجه عوارض بسیار شديدتري ظاهر شده است:الف. خستگي و كوفتگي (Fatigues/Tiredness)،ب. ريزش شديد موها (Severe hair loss)،ج. تارشدن ديد چشم‏ها (Blurred vision)،د. وز وز گوش (Buzzing in the ears)،ه. انزال زودرس و غيرارادي يا خروج مني به صورت قطره قطره ( prematurelyEjaculation)،و. درد كشاله ران و ناحيه تناسلي (Groin/Testicular pain)،ز. دردهاي قولنجي در ناحيه لگن و استخوان دنبالچه ( the pelvic cavity or tail bonePain or cramps in).در دانش پزشكي، روند پيدايش علايم يك بيماري و چگونگي بروز عوارض و نشانه‏هاي كلينيكي، در شناخت هر چه بيشتر يك بيماري بسيار مهم است و مي‏تواند پزشك را در تشخيص و درمان بهتر بيماري و مريض را در پيشگيري كمك كند. به اين دليل مناسب است درباره نحوه پيدايش برخي از عوارض خود ارضايي كه در به آن اشاره شد بيشتر به آن توضيح داده شود تا خواننده عزيز با روند پيدايش اين عوارض، يا به اصطلاح پاتوفيزيولوژي (Pathophysiology) آن آشنا شود.۱. خستگي و كوفتگي:انقباض شديد و يك مرتبه تمام عضلات بدن در جريان انزال (ارگاسم يا اوج لذت جنسي)، باعث مصرف سريع مواد غذايي ذخيره شده در عضلات و به طور عمده كاهش گليكوژن (ماده اصلي لازم براي توليد انرژي عضلاني) مي‏شود. خستگي عضلاني تقريبا با سرعت تهي شدن عضلات از گليكوژن رابطه مستقيم دارد و هرچه اين سرعت بيشتر باشد، خستگي بيشتر است .در خودارضاييبسیار زیاد و بیمار گونه، به علت انقباض‏هاي مكرر عضلات بدن، ذخاير گليكوژن عضلات به سرعت تمام مي‏شود و خستگي و كوفتگي هميشه از عوارض بديهي آن است.۲. ريزش مو:خودارضايي شدید و بیمارگونه به تدريج با تغييرات هورموني و شيميايي كه در بدن ايجاد مي‏كند، باعث افزايش هورمون جنسي مردانه؛ يعني، تستوسترون به دي هيدرو تستوسترون (DHT=Dihydrotestosterone) مي‏شود كه از عواقب بالا بودن ماده DHTدر خون، ريزش موها و تاسي و بزرگ شدن پروستات و عوارض ناشي از آن در پيري است.۳. خود ارضايي مكرر و بیمار گونه و اعتیادی باعث تحريك بيش از حد سيستم عصبي پاراسمپاتيك و افزايش تخليه اَسِتيل كولين (Acetyle Choline) از انتهاي اين رشته ها در مغز مي‏گردد كه اين خود باعث پاره‏اي از عوارض جسماني و رواني، چون حواس‏پرتي (Absentmilndedness)، كمي حافظه (Memory)، عدم تمركز حواس، سياهي رفتن چشم و در نهايت تاري ديد مي‏شود. تمام اين علامت‏ها ناشي از تغيير تعادل ميزان مواد شيميايي موجود در مغز است كه بين سلول‏هاي عصبي رد و بدل مي‏شود و انتقال پيام‏هاي مختلف را بر عهده دارد.برخي نيز بر اين عقيده‏اند كه علت بروز اختلالات مغزي (مانند حواس پرتي، عدم تمركز حواس و كاهش حافظه) ناشي از ظرفيت عظيمي از انرژي بدن است كه در انزال های مکرر در یک روز ، تخليه شده و هدر مي‏رود؛ زيرا مايع مني حاوي مقدار بسيار زيادي DNA (هسته ۴۰۰-۳۰۰، اسپرمي كه در هر انزال خارج مي‏شود)، RNA آنزيم‏ها، پروتئين‏ها، مواد قندي، لسيتين (Lecithin)، كلسيم، فسفر، نمك‏هاي بيولوژيك، تستوسترون و… است. اين ذخاير عظيم انرژي - كه بايد در بدن براي رشد و تقويت بخش‏هاي مختلف مورد استفاده قرار گيرد - بيهوده و به طور مكرر از بدن خارج مي‏شود و هر كدام عوارضي را به دنبال مي‏آورند.براي مثال از آنجا كه سلول‏هاي خوني و پلاكت‏ها در مغز استخوان‏ها توليد مي‏شود و به تكامل نهايي مي‏رسد و براي توليد آنها نيز انرژي بسيار زيادي مورد نياز است؛ در افراد گرفتار خودارضايي، تكامل مغز استخوان و در نتيجه توليد سلول‏هاي خوني با مشكل مواجه شده و منشأ كم خوني، ضعف و خستگي در اين افراد است. نيز دفع فسفر و ليستين بيش از حد از طريق انزال‏هاي مكرر، باعث كاهش ذخاير اين مواد مي‏شود كه مواد حياتي براي سلامتي سلول‏هاي عصبي هستند و در نتيجه اختلال عملكرد سيستم عصبي، مانند حواس پرتي، عدم تمركز حواس و… بروز خواهد كرد.آسيب‏هاي روحي و رواني‏ضعف حافظه و حواس‏پرتي، اضطراب، منزوي شدن و گوشه‏گيري، افسردگي، بي‏نشاطي و لذت نبردن از زندگي، پرخاشگري، بداخلاقي و تندخويي، كسالت دائمي و ضعف اراده، احساس حقارت، عدم اعتماد به نفس، احساس گناه و عذاب وجدان بروندادهاي رواني و روحي خودارضايي بیمارگونه و به شکل اعتیادی است. شرح پاره‏اي از اين موارد در مباحث گذشته روشن شد.آسيب‏هاي اجتماعي‏ :ناسازگاري خانوادگي، بي‏ميل شدن به همسر و ازدواج ، ناتواني در ارتباط با جنس مخالف و همسر(استمناء بعد از ازدواج )، احساس طرد شدن، از بين رفتن عزّت، پاكي، شرافت و جايگاه اجتماعي، دير ازدواج كردن و لذت نبردن از زندگي مشترك‏ جهت آگاهي بيشترراه‏هاي درمان‏ برای اعتیاد به خود ارضایی بیمار گونه :۱. نخستين گام براي درمان خود ارضایی بیمار گونه، اعتقاد و ايمان به درمان‏پذيري آن و دوري از يأس و نااميدي است. اما رسيدن به نتيجه و ايجاد هرگونه تغيير و دگرگوني نيازمند گذشت زمان، انتخاب راه صحيح و به كارگيري دقيق دستورها است. البته ترك اعتیاد و عادتِ نامطلوب، در زمانِ كوتاه بدون راهنماي كارآزموده و دلسوز، امكان ندارد. از همه اينها مهم‏تر، اراده و خواست فرد، نقش كليدي و محوري را ايفا مي‏كند. درمان و چاره جويي بايد منطبق بر خواست فرد باشد؛ زيرا تا وقتي كه او نخواهد، مي‏توان با قاطعيت گفت كه درمان نخواهد شد.بنابراين بيمار اگر بخواهد، مي‏تواند بر بيماري اش غلبه كند و جمله معروف «خواستن توانستن است»، عين حقيقت است. اراده همچون نهالي است كه بايد آن را پرورش داد تا به مرحله خودشكوفايي و ثمردهي برسد؛ به عبارت ديگر، اراده تقويت شدني و پرورش يافتني است و راه پرورش و تقويت آن اين است كه برخلاف ميل خود، اندك اندك به مقابله با ایک اعتیاد برخيزد تا پس از مدتي لذت توانستن را بچشد۲. تلاش براي تقويت اراده از گام‏هاي مهم در امر بهبود است. نگوييد اراده از ما سلب شده است! ممكن است اراده انسان ضعيف شود؛ ولي هيچ گاه از بين نمي‏رود. نشانه اينكه هنوز اراده باقي است، اين است كه شخص اين عمل را در حضور ديگران و در هر شرايطي انجام نمي‏دهد. براي تقويت اراده، راه‏هاي زيادي پيشنهاد شده كه از جمله آنها تلقين به خود است‏ويكتور پوشه - روان شناسِ فرانسوي - مي‏گويد: افراد مبتلا به اين استمناء بیمار گونه و اعتیادی ، هر روز به دفعات مختلف با تمركز فكر به خود بگويند: «من به خوبي قادرم اين اعتیاد را از خود دور كنم، من قادرم». تكرار اين عبارت ساده، اثر عجيبي در تقويت اراده و روحيه دارد.پل ژاگو بر آن است كه: «تلقين، قبل از خواب نيز مؤثر است»۳. سعي شود شكم به هنگام خواب، بيش از حد معمول پر نباشد.۴. از پوشيدن لباس‏هاي تنگ و چسبان اجتناب گردد.۵. از نگاه كردن به مناظر، فيلم‏ها و تصاوير تحريك كننده، خودداري شود۶. از شنيدن و خواندن مباحث و مطالب جنسي و حتي شوخي‏هاي تحريك‏كننده و فكر كردن در اين امور، دوري شود.۷. از خوردن مواد غذايي محرك، مانند خرما، پياز، فلفل، تخم‏مرغ، گوشت قرمز و غذاهاي پرچرب - اجتناب و به ميزان ضرورت اكتفا شود.۸. قبل از خواب مثانه تخليه شود.۹. از نوشيدن افراط گونه آب و مايعات پرهيز شود (به خصوص شب‏ها و قبل از خوابيدن).۱۰. از دست‏ورزي با اندام جنسي، بايد اجتناب نمود و در هيچ شرايطي، نبايد دست‏ورزي كرد!۱۱. هرگز نبايد به رو خوابيد.۱۲. به منظور تخليه انرژي - زايد بدن، به طور منظم و زياد بايد ورزش كرد.۱۳. براي اوقات فراغت خود، برنامه داشته باشد و آن را با مطالعه، ورزش، زيارت، عبادت و … پر كند.۱۴.سعی کنید کمتر در مكاني خلوت و تنها و دور از نظر ديگران باشید.۱۵. هرگاه مورد هجوم افكار جنسي واقع شدید، بايد بلافاصله از مكان خلوت و دور از نظر ديگران خارج شود و خود را به كاري سرگرم كند. در اين زمينه گفت و گو با دوستان، مشاركت در برنامه های جمعي بسيار مفيد است.